مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

انسان ؛ معنویت یا حیوانیت؟

 

بـا تـوجـه بـه ایـنـکـه انـسـان داراى دو جـنـبـه حـیـوانـى و مـعـنـوى اسـت ، ایـن سـؤ ال مـطـرح مـى شود که کداما یک زیربنا و اصل و کدام یک فرع آن مى باشد؟ هر چند این بحث از جـنـبه جامعه شناسانه مى باشد، لیکن از نظر دینى ، روان شناسى و فلسفى هم مى توان به آن نگریست . در طول تاریخ و میان اقوام مختلف ، دو پاسخ به این پرسش داده شده است . هر یک از این دو نظر داراى لوازم و پیامدهایى است که بطور قطع از یکدیگر تفکیک ناپذیر است .
لازمـه نـظـر اوّل (زیـربـنـا بـودن جـنـبـه حـیـوانـى ) عـدم تـمایز اساسى بین انسان و حیوان و اصالت دادن به گـرایـشهاى انسانى است ، از طرف دیگر واقع گرایى انسان درباره جهان نفى مى شود، زیرا طبق این بینش ، هیچ دید و نگرشى نمى تواند بى طرفانه باشد و هر دیدى یک گرایش خاص مادى را منعکس مى کند.
در کـشـورهـاى غـربـى کـه در حـال حـاضـر تـفـکـر اومـانـیـسـتـى یـا اصـالت انـسـان در حـال رشد است ، مشهور شده که وقتى شخصى با فرد دیگر صحبت مى کند، نخست مى سنجد که این صحبت چقدر از جهت مالى براى او نفع دارد و على رغم آنچه که در دفاع از اصالت دادن به انسان سخن مى رانند، جنبه مادى بشر را اساس بینش خود قرار داده اند و این تناقض است .
براساس نگرش دوّم (اصالت معنویت )، سیر تکامل انـسـان از حـیـوانـیّت آغاز و به سوى انسانیّت کمال مى یابد و پرورش روحى زیربنا بوده و گـرایـشـهـاى انـسـانـى نـفـى نـمـى شـود؛ هـر کـسـى مـى تـوانـد بـطـور کامل بر جنبه حیوانى خود چیره شود و ایمان و اعتقاد دینى پیدا کند و توسط انبیا از جانب خداوند پـرورش مـى یـابـد. در ایـن نـگـرش ، انـسـان داراى تـکـلیـف ، مـسـؤ ولیـت ، تکامل ، استقلال و اختیار مى باشد و نسبت به هر پدیده اى ، در مسیر هدفدار خویش ، نمى تواند بـى تـفاوت باشد. او مانند حیوانى نیست که گرسنگى ، درد و رنج دیگران او را نـیـازارد یـا نـسـبـت بـه سرنوشت خود و دیگران بى تفاوت باشد، بلکه در راه اهداف معنوى ، تلاش ، جوشش ، حرکت و یا حدّاقل احساس تاءسف و درد دارد
.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد