آنگاه که ندای آسمانی برای به مسلخ بردن اسماعیل، به ابراهیم رسید، حتی یک آنی هم ابراهیم بداخلاقی و نافرمانی نکرد و نپرسید چرا و برای چه!
متن فرمان الهی را با فرزند دلبندش آن جگرپاره اش در میان گذاشت؛ اینجا بود که اسماعیل کاری بس خطیرتر و عظیم تر از پدر کرد؛ به تصور اینکه ممکن است پدر دلسوزی کند و از فرمان الهی سرپیچی نماید؛ ندا داد پدرجان برای اجرای بی چون چرای امرالهی درنگ مکن! و من آماده و مهیای قربانی شدن در راه دوست هستم.یعنی اسماعیل حتی پا را فراتر از قربانی کردن نفس اماره و شیطانی گذاشت؛ و در واقع بشریت را به تماشای زیباترین و عاشقانه ترین و مسحورکننده ترین نمایش اخلاق آسمانی و الهی دعوت کرد.و قرآن کریم اینچنین می فرماید: فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ﴿صافات-102﴾
بنابراین، عید قربان را بایستی برای قربانی کردن هوای نفسانی و نفس اماره و در یک کلمه همه بداخلاقی ها و کج روی ها و بی تقوایی ها جشن گرفت و نباید فراموش کرد که خداوند متعال با صدور فرمان به مسلخ بردن اسماعیل، از ابراهیم خلیل الله می خواهد که با قربانی کردن عزیزترین و باارزش ترین دارایی اش، نفس شیطانی و نفس اماره اش و همه بداخلاقی ها و بدسرشتی ها را به مسلخ برد.