مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

روابط بین اسماء

تفسیر عرفانی اسماء الحسنی-۳

 

روابط بین اسماء


میان اسماء روابط گوناگونى برقرار است. از آن جا که برخى مظاهر مظهر چند اسم الاهى اند, عارفان عمدتاً, ارتباط اسماء با یک دیگر و نیز تأثیر چند اسم در تجلّى آنها بر ممکنات را به چند قسم تقسیم کرده اند. از آن جمله است:

1- تعاون اسماء: وقتى اسمى به تنهایى منشاء بروز مظهر و خاصیتى که درخور غایت آن است نمى شود, با مدد و دخالت برخى اسماى دیگر, این امر انجام مى شود; چنان که اسم رازق, مظهریت خود را با تعاون اسم العلیم, المدبّر و المحصى و… انجام مى دهد. اسماء کمکى را اعوان و سدنه آن اسم مى خوانند.

2- تناکح (ازدواج) اسماء: نوع ترکیب در میان اسماء الاهى که به تاثیر و تأثر اسما از یک دیگر و پیدایش مظهرى که صورت وحدانى جامع آنهاست, مى انجامد؛ به نحوى که مظهر تحقق یافته واجد خاصیتى سواى خاصیت مظهر هر یک از دو اسم گردد; چنان که ویژگى موجودى که مظهر دو اسم القادر و القاهر باشد با خاصیت موجود مظهر القادر و الرحیم متفاوتست. (5.  شرح فصوص الحکم قیصرى ص 477 ـ 480.)

3- تقابل اسماء: عارفان اختلافات, تزاحم ها و برخوردهاى تکوینى یا تشریعى بین پدیده ها را به مدد نزاع یا تقابل یا تخاصم اسماء تبیین مى کنند. البته, این تخاصم را تخاصم ممدوح مى دانند که همه در جهت برقرارى نظام احسن است. این اختلاف, حاصل اقتضاءهاى گوناگون اسماى الاهى در مظهرطلبى است; چنان که مقتضاى دو اسم محیى و ممیت یا هادى و مضل ّ و. . متفاوت است.

4- تفاضل اسماء: برخى از اسماى الاهى همانند اسم جواد عظیم اند و برخى نیز اسم اعظم (مانند اللّه). برخى از حیث شمول بر مظاهر, محیطاند (همانند اسم علیم) و برخى محُاط (به مانند اسم محیى), برخى از اسماء متبوع اند (مثل قادر) و برخى تابع (همانند رازق). از این رو, بین مظاهر این اسما نیز همین نسبت ها محقق مى شود, و اختلاف درجات اسماء به تفاوت در درجات مظاهر مى انجامد و در نهایت آنچه مظهر اسم جامع یا اسم اعظم است, مظهر اعظم الاهى نیز هست که قطب, محددّ و معد*ل عالم به حساب آمده و (انسان کامل) نامیده مى شود.
این نظام اسمایى که در ضمن آن هر اسم والاتر همه اسماء مادون و پایین تر را دربرمى گیرد, به نظام عالم مظاهر نیز سرایت مى یابد و هر مظهر اعظمى دربرگیرنده دیگر مظاهر است و از آن جا که اسماى الاهى اسماى حسنى هستند, نظام عالم مظاهر نیز نظام احسن است که ظل ّ و سایه عالم اسماست. افزون براین, همان طور که ظهور اسماء در مرحله واحدیت حق, نتیجه و ثمره محبت ذات و محبت اسمایى بوده است ظهور مظاهر عالم نیز به واسطه محبت اسمایى و محبّت افعالى براى ظهور اسما است, این مظهرطلبى در مراتب مختلف را (حرکت حبّى) نامیده اند.

نوشته: رضا کاوش

نظرات 2 + ارسال نظر
محسن 1388,09,24 ساعت 09:58 ب.ظ http://maghalaterooz.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
برات آرزوی موفقیت درباره ی جلب مشتری به وبلاگت دارم!
وبلاگ من مایل به تبادل لینک با وبلاگ های مختلف است می انید که تبادل لینک یک امر اساسی برای جذب بازدیدکننده است و باعث افزایش رتبه وبلاگ شما در موتورهای جست و جو می شود!
http://maghalaterooz.blogsky.com/addurlfa

محمد 1388,09,24 ساعت 09:59 ب.ظ http://www.zemzemeh.logsky.com

من عاشق علوم غریبه هستم.

سلام محمد عزیز . ممنون
راستش عرفان اسلامی با علوم غریبه تفاوت دارد.
معمولا وبرداشت ها از علوم غریبه طلسمات و اوراد مخصوص برای کار های غیر از تقرب به خداوند است. حال آنکه در عرفان جای برای طلسم و یا چله نشینی برای پیدا کردن فلان توانای روحی و جسمی نمی باشد. هدف در عرفان پاک کردن خویش از راه شرعی برای تقرب به خدا است . کار های خارق العاده برای عارف مثل آب خوردن و یا یک کار پیش پا افتاده است.
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد