امام علی (ع) : اَفْضَلُ الزُّهْدِ اِخْفاءُ الزُّهْدِ (نهج البلاغه ـ حکمت 28)
برترین مرتبه زُهد، پنهان داشتن زهد است.
در اینکه «زهد» یکی از ارزشهای برجستة فرهنگِ علوی است، تردیدیوجود ندارد. زهد، در کلامِ علیبن ابیطالب(ع)، ویژگی مخلصین، کلیدشایستگی، برترین عبادت، زینتِ حکمت، یاور دین، میوه دین، پایه یقین وصفت بهترین مردمان شمرده شده است. نمیتوان انکار کرد که از دیدگاه امامعلی(ع) زهد یک صفت برجسته و بزرگِ اهل ایمان و ویژگیِ انسانهایهدایتیافته و سعادتمند تلقی میشود. امّا برخی بدفهمیها دربارة زهد،موجب شده که مردمان، عموماً برداشت درست و درک عمیق و صحیحی ازاین «ارزش بزرگ» در میان خود نداشته باشند و زهد را مترادف و برابر باتنبلی، پلشتی، بینظمی در زندگی، گوشهگیری و انزوا، بیتفاوت بودن درمسائل اقتصادی و سیاسی جامعه، گریز از مسئولیت، اِفراط در عبادت و از اینقبیل مفاهیم بدانند و در نتیجه این مفهومِ عالی و مهم، از زندگی جامعه، حذفیا منزوی شود. البته برخی دنیامداران و دنیادوستانِ غافل از ارزشهای متعالیمکتب علوی، برای توجیه دنیاپرستی و رفاهزدگی خود، همین مفاهیم انحرافیرا به عنوان معنی زهد تلقی میکنند تا بتوانند براحتی رفتار غلط خود را توجیهکنند!!
برترین زُهـد
امام علی (ع) : اَفْضَلُ الزُّهْدِ اِخْفاءُ الزُّهْدِ (نهج البلاغه ـ حکمت 28)
برترین مرتبه زُهد، پنهان داشتن زهد است.
در اینکه «زهد» یکی از ارزشهای برجستة فرهنگِ علوی است، تردیدیوجود ندارد. زهد، در کلامِ علیبن ابیطالب(ع)، ویژگی مخلصین، کلیدشایستگی، برترین عبادت، زینتِ حکمت، یاور دین، میوه دین، پایه یقین وصفت بهترین مردمان شمرده شده است. نمیتوان انکار کرد که از دیدگاه امامعلی(ع) زهد یک صفت برجسته و بزرگِ اهل ایمان و ویژگیِ انسانهایهدایتیافته و سعادتمند تلقی میشود. امّا برخی بدفهمیها دربارة زهد،موجب شده که مردمان، عموماً برداشت درست و درک عمیق و صحیحی ازاین «ارزش بزرگ» در میان خود نداشته باشند و زهد را مترادف و برابر باتنبلی، پلشتی، بینظمی در زندگی، گوشهگیری و انزوا، بیتفاوت بودن درمسائل اقتصادی و سیاسی جامعه، گریز از مسئولیت، اِفراط در عبادت و از اینقبیل مفاهیم بدانند و در نتیجه این مفهومِ عالی و مهم، از زندگی جامعه، حذفیا منزوی شود. البته برخی دنیامداران و دنیادوستانِ غافل از ارزشهای متعالیمکتب علوی، برای توجیه دنیاپرستی و رفاهزدگی خود، همین مفاهیم انحرافیرا به عنوان معنی زهد تلقی میکنند تا بتوانند براحتی رفتار غلط خود را توجیهکنند!!
معنی حقیقی زهد، عدم وابستگی به امکانات و نعمتهای دنیوی وکوتاهکردن آرزوها و آمال خیالپردازانه دربارة دنیا میباشد، تا اینکهواقعبینیِ عمیقِ موردنظرِ الهی ـ که نجات بخش انسان و عامل سعادت ابدی اواست ـ تحقق یابد و «انسان» بتواند با رهایی از تعلّقات و وابستگیها،نعمتهای الهی را آنچنان که شایسته است و موجب کمال و سعادت انسانمیشود، استفاده کند و موانع رشد را از سر راه خود بردارد. زُهد از دیدگاهامام علی(ع)، این است که «رغبت» و «گرایش» خود را صَرفِ آن چیزی کنیمکه نزد خداست نه آنچه نزد ما است. جذب رضایت الهی شویم نه مجذوبظواهر نعمتهای طبیعی. بدنبال آنچه جاهلان دنبال آن هستند، نباشیم.امکانات و نعمتها را از آنِ خدا بدانیم و بنابراین آنگونه که او تقدیر و تدبیرکرده است، از آن بهره بریم. دلبسته و وابسته به ظواهر هستی نشویم و دل بهحقیقت بسپاریم.
طبق روایت دیگری از حضرت علیعلیه السلام معنی زهد این است که:اگر نعمتی به سوی ما روی آورد، فریفته و شیفته نشویم و چنانچه نعمتی ازدستِ ما رود، حسرتزده و ناراحت نگردیم. سرمستِ نعمتها نباشیم که ازشکر و عبادت غافل شویم و به کار حرام و ناروایی بپردازیم. گوهر هستی وجانِ انسانی خود را قربانی شهوات و برخورداریهای دنیوی و گذرا نسازیم.زمینة برخورداری از حکمت و معرفت و ولایتالهی را در خودمان از بیننبریم و همة هستی خود را در راه دنیا نبازیم... آری! این است تعریف زهد درمکتب علوی.
البته در این مکتب، زهد یک امرِ درونی و خصلت نفسانی است که ناشیاز معرفت صحیح و عمیق انسان در مورد حقیقت دنیا است و خودبخود دررفتار انسان، تاثیرگذار است. از سویی، زهد یک تظاهرِ صرف و خودآرییصوفیانه و درویش مسلکیِ ظاهری نمیباشد و از سوی دیگر، صرفاً یک امرقلبی و درونی که بازتابی در رفتار اجتماعی و فردی انسان نداشته باشد، نیست.زهد، نحوة برخورد انسان را با نعمتها و یا ناکامیها تغییر میدهد: انسانِزاهد، هرگز برای بدستآوردن ثروت، قدرت، منصب، شهرت و ارضایشهوت، حاضر نیست حدود الهی و مقررات دینی و اخلاق انسانی را زیر پانهد و به هر قیمتی این امور را به دست آوَرَد، ضمن اینکه در جایی که برایبدست آوردن نعمتهای الهی، وظیفه داشته باشد که تلاش و تدبیری را انجامدهد، وظیفة خود را به درستی انجام میدهد. انسانِ زاهد، گرچه از نعمتهایخدادادی رویگردان نیست، ولی نعمتهای دنیوی را ابزار و زمینة جلبرضای الهی و تامین سعادت و کمال خویش تلقی میکند و بنابراین ضمنمراقبت از آن نعمتها، هنگام از دست دادن آن، جزع و فزع نمیکند، بیتابنمیشود، و خود را نمیبازَد.
با این اشارات، روشن میشود که چرا حضرت امام علی(ع)، بهترین وبرترین «زهد» را، پنهان نگه داشتنِ زهد میشمارد. پرهیز از زهدفروشی، عدمتظاهر به زهد و توجه به عمق معنی و مفهوم «زهد»، خود از لوازم زهد وبیرغبتی نسبت به دنیا است. کسانی که یا با برداشت غلط از «زهد» و یا با«زهدنمایی» برای رسیدن به دنیا، این مفهومِ عالی را از مسیر و معنیِ خودخارج میسازند، کاری ضد «زهد» انجام میدهند و به دنیاپرستها ودنیازدههایی که اساساً مفهوم «زهد» را با پیشرفت و توسعه و شرایط زندگیِامروزی متضاد میدانند، یاری میرسانند و همه با هم به انزوا و مظلومیت اینمفهوم کمک میکنند!
پیشوای حقیقی زهد، امامِ عادلِ بشریّت و امیر ایمان و رشد ـ که زندگیِسراسر مجاهدت و تلاشِ او ترجمان عینیِ زهد و تقوی است ـ برای پیشگیریاز برداشت غلط، انحرافی و ظاهرگرایانه در مورد زهد، برترین مرتبه و درجةزهد را «اِخفاءالزهد» ـ یعنی پنهان نگهداشتن زهد ـ میداند. البته این بدینمعنی نیست که اصلِ زهد را رها کند تا اینکه زهدش بر مردم آشکار نشود!!بلکه بدین معنی است که از زهدنمایی و زهدفروشی ـ که با حقیقتِ زهدمنافات دارد ـ بپرهیزد و از آنچه ظاهری زاهد مآبانه دارد ولی با روح زهدمخالف است، خودداری ورزد و در عین حال روح و رفتار زاهدانة حقیقی رادر خود پرورش دهد. آری! «زهد»، مقدمه و وسیلة تقوی و فلاح و کمالاست، اگر همین وسیله و مقدمه با روح تقوی مخالف باشد، دیگر زهدِ واقعینیست!