امام علی (ع) : اَیُّهاالنّاسُ ! لاتَسْتَوحِشُوا فیطَریقِ الهُدی لِقِلَّةِ اَهْلِه .
(نهجالبلاغه ـ خطبه 201)
ای مردم! در راه هدایت و مسیر درستی که طی میکنید، از کمیِ اهلِ آن،دچار وحشت و تردید نشوید!
راه هدایت، مسیری است که آدمی را به سرمنزل مقصود و کمال مطلوبمیرساند. این راه، برای هر انسان اندیشمند و بیغرضی روشن و باز است. هرکسی که دچار هوی و هوس و خواستهای مادی و حیوانی محض نباشد و باآزاداندیشی و حریّت بر مبنای فطرت و وجدان الهی خود درصدد دستیابی بهاین راه باشد، قطعاً به آن خواهد رسید. عقل و وحی، دو راه روشن وهماهنگاند که آدمی را به «طریقالهدی» و راه هدایت میرسانند.
امّا همواره کسانی که به این توفیق دست مییابند، فراوان نیستند. البتهشرایط و محیطها متفاوت است، در زمانها و مکانهای مختلف، میزانکسانی که در راه هدایت به حرکت میپردازند یکسان نمیباشد، اما آنچه مهماست، این است که دستیافتگان به راه هدایت، با منطق و مطالعه و معرفت راهخود را برگزیده باشند و برای پیمودن آن، از عزم و ارادهای قوی و پولادینبرخوردار باشند. در اینصورت، برای آنان چندان اهمیتی ندارد که آیا عدةزیادی در مسیر هدایت در حرکتاند یا جمعی اندک؟ هنگامی که راه هدایتبرای ما روشن شده باشد، و زمانی که با همة ظرفیت عقلی و ذهنی خود، به ایننکته رسیده باشیم که این راه، ما را به کمال و سعادت و نیکبختی میرساند، ودر مرحلهای که با عزم و ارادهای استوار در این راه گام نهاده باشیم، دیگر چهباک که جمعی اندک در این راهاند یا جمعی فراوان؟
وحشت نکنید!
امام علی (ع) : اَیُّهاالنّاسُ ! لاتَسْتَوحِشُوا فیطَریقِ الهُدی لِقِلَّةِ اَهْلِه
(نهجالبلاغه ـ خطبه 201)
ای مردم! در راه هدایت و مسیر درستی که طی میکنید، از کمیِ اهلِ آن،دچار وحشت و تردید نشوید!
راه هدایت، مسیری است که آدمی را به سرمنزل مقصود و کمال مطلوبمیرساند. این راه، برای هر انسان اندیشمند و بیغرضی روشن و باز است. هرکسی که دچار هوی و هوس و خواستهای مادی و حیوانی محض نباشد و باآزاداندیشی و حریّت بر مبنای فطرت و وجدان الهی خود درصدد دستیابی بهاین راه باشد، قطعاً به آن خواهد رسید. عقل و وحی، دو راه روشن وهماهنگاند که آدمی را به «طریقالهدی» و راه هدایت میرسانند.
امّا همواره کسانی که به این توفیق دست مییابند، فراوان نیستند. البتهشرایط و محیطها متفاوت است، در زمانها و مکانهای مختلف، میزانکسانی که در راه هدایت به حرکت میپردازند یکسان نمیباشد، اما آنچه مهماست، این است که دستیافتگان به راه هدایت، با منطق و مطالعه و معرفت راهخود را برگزیده باشند و برای پیمودن آن، از عزم و ارادهای قوی و پولادینبرخوردار باشند. در اینصورت، برای آنان چندان اهمیتی ندارد که آیا عدةزیادی در مسیر هدایت در حرکتاند یا جمعی اندک؟ هنگامی که راه هدایتبرای ما روشن شده باشد، و زمانی که با همة ظرفیت عقلی و ذهنی خود، به ایننکته رسیده باشیم که این راه، ما را به کمال و سعادت و نیکبختی میرساند، ودر مرحلهای که با عزم و ارادهای استوار در این راه گام نهاده باشیم، دیگر چهباک که جمعی اندک در این راهاند یا جمعی فراوان؟
بله، کسی که در «طریقالهدی» است، باید همواره بر آن باشد که بر شمارِروندگانِ این راه بیافزاید، با دعوت، تبلیغ، امربمعروف، نهی از منکر و بویژهبا «عمل و رفتار» درست و مقبولی که دارد، دیگران را به این راه فراخوانَد، امانهایتاً، برای او مهم، پیمودن طریقِالهدی است، نه شمار پویندگانِ آن.
امیر راه هدایت و فرماندة مسیر ایمان و سعادت، علیابن ابیطالب(ع)،هشدار میدهد که مبادا در مسیر هدایت، تعداد اندکِ رهروان راه هدایت شمارا به اضطراب، دودلی، تردید، وحشت و نگرانی بیافکند و عزم راسخ شما رابرای پیمودن این راه، سست و متزلزل سازد! هرگز! مردانِ بزرگ، رهبرانالهی، اسوهها و نمونههای کمال و رستگاری، چه زمانهای طولانی را یکه وتنها، بدون هیچ یار و یاوری، طریق هدایت را طی میکردهاند و هرگز شماراندک رهروان، آنان را به تردید نمیافکنده است.
چه بسا با شرایطی مواجه میشوید که اکثر افرادی که در محیط کار یازندگی یا درس یا تفریح و ورزش و... با آنان سر و کار دارید، در موردیخاص، در طریق هدایت نباشند، آیا شما هم باید تحت تاثیر آنان قرار گیرید واز «طریقالهدی» روی برگردانید؟ شاید آنان بخواهند کاری را که واجب استترک کنند یا کار حرامی را انجام دهند و شما با آن مخالف باشید، زیرابرخلاف راه هدایت است، آیا باید با آنان همراهی کنید؟ آیا این صحیح استکه «همرنگ جماعت شویم تا رسوا نشویم»؟!!
نه! بزرگترین رسوایی برای انسان، رها کردن راه هدایت و پشت پا زدن بهکمال و سعادت است. هرگز در مسیر هدایت، دچار دودلی و تردید نباید شد.البته ابتدا باید «طریقالهدی» را با معرفت و شناخت بیابیم، ولی پس از یافتن،در پیمودن آن نباید به شما روندگان آن، بیاندیشیم.
امام علی(ع) در ادامة همین کلامِ کوتاه و پرمحتوی، به نمونهای تاریخیکه در قرآن کریم هم آمده است اشاره میکند، و آن جریان ناقة ثمود است کهبرخلاف دستور صریح خداوند متعال، قوم ثمود آن ناقه (بچة شتر) را کشتند وسپس پشیمان هم شدند، اما در حالی که فقط یک نفر مرتکب چنین عملی شدهبود، خداوند همة مردمان را سرزنش میکند، زیرا بر کار او راضی و خشنودبودند و به مقابلة با وی نپرداختند. این بیان حضرت علی(ع)، هشدار میدهدکه در عین پیمودن راه هدایت، هرگز نباید نسبت به کارهای گمراهانة دیگران،بیتفاوت باشیم، و بلکه لازمة پیمودن راه هدایت، توجه به سرنوشت جامعه وایفای نقش برای دعوت و فراخواندن دیگران به راه هدایت است.
آری! لذت دنیا و بهرهبرداری ناروا و غیرمجاز از نعمتهای الهی، ممکناست برای برخی انسانها، شیرین و گوارا باشد، ولی بسیار کوتاه و گذرا است،و دوران رنج و عذابِ پس از آن بسی طولانی میباشد، پس چندان ارزشیندارد که انسان راه هدایت و «طریقالهدی» را بخاطر آن رها کند.
اگر در پیمودن راه هدایت، بخاطر شمار اندک پیروانِ آن، دچار وحشت وتردید نشدیم، گامی به سوی پیوند با امیرمومنان علیبن ابیطالب(ع) نزدیکشدهایم.