و از جمله دروغهاى متعارف که از گناهان شدیده، و غائله آن عظیم است آن استکه مىگویند: خدا مىداند که چنین است.و حال اینکه مىداند که چنین نیست و خداخلاف آن را مىداند.
و از عیسى بن مریم منقول است که: «این اعظم گناهان است در نزد خدا» .
و در بعضى روایات رسیده است که: «چون بنده، خدا را گواه گیرد بر امر خلافواقعى، خداوند عالم گوید: از من ضعیفترى نیافتى که مرا بر این امر دروغ، شاهدآوردى»
و از جمله انواع دروغ، بلکه شدیدترین و بدترین آنها شهادت دروغ است.وحضرت رسول - صلى الله علیه و آله - کسى را که شهادت دروغ بدهد با بتپرستمساوى قرار داد»
و از آن جمله، یاد نمودن قسم دروغ است.
و حضرت رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمودند: «کسى که متاع خود را بهقسم دروغ بفروشد، از جمله کسانى است که خداى - تعالى - در روز قیامتبا او سخننمىگوید.و نظر رحمتبر او نمىافکند.و عمل او را قبول نمىکند»
بلکه قسم بسیار خوردن راست، مذموم است.و نام بزرگ «ملک علام الغیوب» را بهسبب هر چیز جزئى حقیر در میان آوردن، سوء ادب است.
و در حدیثى وارد است که: «خداى - تعالى - فروشنده را که بسیار قسم خورد دشمندارد» .
و از احادیث مستفاد مىشود که: «قسم بسیار خوردن، باعث تنگى روزىو فقر مىگردد» .
دروغهاى حرامى که مردم در آنها سهل انگارند
و از جمله دروغهایى که مردم آن را سهل مىدانند و در واقع حرام است، آن استکه: کسى وارد شود بر دیگرى که مشغول اکل باشد و او را تکلیف کند به خوردن طعامو او گرسنه باشد و بگوید: اشتها ندارم - بدون غرض صحیح شرعى - .مثل آنکه: آنطعام را حرام داند.
و از جمله دروغهاى متعارف که از گناهان شدیده، و غائله آن عظیم است آن استکه مىگویند: خدا مىداند که چنین است.و حال اینکه مىداند که چنین نیست و خداخلاف آن را مىداند.
و از عیسى بن مریم منقول است که: «این اعظم گناهان است در نزد خدا» . (15)
و در بعضى روایات رسیده است که: «چون بنده، خدا را گواه گیرد بر امر خلافواقعى، خداوند عالم گوید: از من ضعیفترى نیافتى که مرا بر این امر دروغ، شاهدآوردى» . (16)
و از جمله انواع دروغ، بلکه شدیدترین و بدترین آنها شهادت دروغ است.وحضرت رسول - صلى الله علیه و آله - کسى را که شهادت دروغ بدهد با بتپرستمساوى قرار داد» . (17)
و از آن جمله، یاد نمودن قسم دروغ است.
و حضرت رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمودند: «کسى که متاع خود را بهقسم دروغ بفروشد، از جمله کسانى است که خداى - تعالى - در روز قیامتبا او سخننمىگوید.و نظر رحمتبر او نمىافکند.و عمل او را قبول نمىکند» . (18)
بلکه قسم بسیار خوردن راست، مذموم است.و نام بزرگ «ملک علام الغیوب» (19) را بهسبب هر چیز جزئى حقیر در میان آوردن، سوء ادب است.
و در حدیثى وارد است که: «خداى - تعالى - فروشنده را که بسیار قسم خورد دشمندارد» . (20)
و از احادیث مستفاد مىشود که: «قسم بسیار خوردن، باعث تنگى روزىو فقر مىگردد» .
و از جمله دروغها، خلف وعده نمودن است، و آن نیز حرام است.و وفاى به شرط ووعده، واجب و لازم است.
حضرت پیغمبر - صلى الله علیه و آله - فرمود که: «هر که ایمان به خدا و روز جزادارد باید چون وعده نماید، به آن وعده وفا کند» . (21)
و آن سرور، کسى را که وعده کند و عزم وفاى به آن را نداشته باشد از جملهمنافقین شمرده. (22) و از جمله دروغهایى که اکثر مردمان به آن مبتلا هستند و بدترین انواع دروغهاست،دروغ گفتن با خداست، که آدمى مطلبى در نماز به خدا، یا مناجات به پروردگار عرضکند و از آن، در خدمت آن جناب خبر دهد و آن خلاف واقع باشد.مثل اینکه: چونداخل نماز شود بگوید:
«انى وجهت وجهى للذى فطر السموات و الارض»
یعنى: «متوجه ساختم روى دلخود را به خداوندى که آسمانها و زمین را آفرید» . (23)
و در آن وقت دل او از این مطلببىخبر باشد.و در کوچه و بازار و حجره و دکان به صد هزار فکر بیهوده مشغول باشد،زیرا در آن وقت آنچه عرض کرده دروغگو است.و در خدمت پروردگار و حضورملائکه «کبار» (24) به چنین دروغى اقدام نموده.
و همچنین چون مىگوید: «ایاک نعبد و ایاک نستعین
یعنى: «ترا پرستش مىکنم وبس، و یارى و استعانت و مددکارى تو مىخواهم و بس» . (25)
وقتى راست است که: دنیا وآخرت در نظر او بىاعتبار، و ذرهاى از دین خود را در مقابل همه دنیا ندهد، چون اگرچنین باشد دنیاپرستخواهد بود.و باید امید یارى و چشم مددکارى از احدى به جزذات پاک بارى نداشته باشد و الا در عرض این مطلب، کاذب خواهد بود.و چهزشتبنده و قبیح شخصى باشد که در حضور پروردگار خود ایستاده باشد و بهدروغگویى مشغول باشد، و بداند که: او کذب او را مىداند.زهى بىشرمى و قباحت وبىحیائى و بى «آزرمى» . (26)
15. بحار الانوار، ج 72، ص 258، در بیان ح 20.
16. وسائل الشیعه، ج 16، ص 150، ح 2.و بحار الانوار، ج 104، ص 207، ح 6.
17. جامع السعادات، ج 2، ص 331.
18. محجة البیضاء، ج 5، ص 240.و احیاء العلوم، ج 3، ص 116 و 117.
19. پادشاه داناى به همه پنهانیها.
20. محجة البیضاء، ج 5، ص 240.و احیاء العلوم، ج 3، ص 117.
21. کافى، ج 2، ص 364، ح 2
22. بحار الانوار، ج 75، ص 94، ح 9.
23. انعام، (سوره 6)، آیه 79.
24. بضم «کاف» و تشدید «باء» یعنى: بسیار بزرگ، و بکسر «کاف» ، به معنى بزرگان و جمع کبیر است.و بضمکاف به معنى بزرگ.
25. فاتحة الکتاب، (سوره 1)، آیه 4.
برگرفته شده از کتاب معراج السعاده – فصل دروغ