تاکی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه
من یار طلب کردم و او جلوه گه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم ، صاحب آن خانه توئی تو
هر جا که روم ، پرتو کاشانه توئی تو
مقصود توئی ، کعبه و بتخانه بهانه
شیخ بهاء (ره)
هر جا که روم ، پرتو کاشانه توئی تو
مقصود توئی ، کعبه و بتخانه بهانه
با عرض سلام
واقعا خوش به حال این شعرا..چقدر هنرمندانه حرف دل همه رو میزنن...