عکس خدا !
خداوند منان بعد از خلق انسان ، از روح خود در او دمیده و وى را به قدرت و نعمت عقل مفتخر مى گرداند. پس از ملکه کردن اسماء و صفات و تطهیر جسم و روح و نفس ، آدمى شبیه به بلورى مى شود که حتى مى توان آن را به آئینه اى تشبیه کرد، که تصویرى از خداوند را در خود نشان مى دهد. کاربرد آیینه در اینجا نوعى تشبیه است ، تا شفافیت و اهمیت موضوع درک شود. وقتى انسان در آیینه مى نگرد. تصویر او در آیینه مى افتد، انسان تصویر را مى بیند، هر چند آن تصویر خود آن فرد نیست که در آیینه منعکس شده ، اما غیر از او هم نیست ، انسان کامل خود خدا نیست ، اما در واقع جلوه اى از او را دارد. درست همانگونه که آدمى تصویر خود را در آیینه مى بیند، در این حال مى توان گفت که آن تصویر در آیینه همان انسان است ، و هم مى توان گفت که خود او نیست . وجود انسان هم کاملا همین حالت را دارد. انسان روح خود را از خدا گرفته ، اما نمى توان گفت ، این هم اوست ، و نمى توان گفت که او هم نیست ، در هر حال اگر آدمى بتواند صورت مثل ، یا سه ضلع مثلث را متعادل و متساوى کند، به خدا نزدیک تر مى شود. و اراده و خواست حضرت حق را در خود تحقق مى بخشد. در چنین حالتى ، نوعى ظرافت معنایى وجود دارد. انسان مقرب خدا و تابع اراده و قدرت او، به خود نیز مسلط مى شود، و در واقع مالک خویش مى گردد. از این رو خداوند، او را مالک و کلیددار یا خلیفه خود قرار مى دهد. که بزرگوارترین آن حضرت ختمى مرتبت ، محمد مصطفى صلى الله علیه و آله و سلم است . خداوند ایشان را برگزید تا راهنماى دیگر مردمان باشد.