امام علی (ع) : فی تَقَلُّبِ الاَحْوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ (نهجالبلاغه ـ حکمت 217)
در دگرگونیاوضاع وشرایط است کهگوهردرونی مردمان شناختهمیشود.
شرایط زندگی و اوضاع و احوالِ اجتماعی و خانوادگی برای هر فردی امرثابت و پایداری نیست. شرایط و موقعیت اقتصادی، زمینهها و امکاناتزندگی، موقعیت اجتماعی و حیثیت و آبروی سیاسی و شغلی، موقعیت وجایگاه خانوادگی و... واقعیاتی است که در زندگی هر فردی دچار دگرگونیمیشود و در عین حال که ممکن است برای او امکانات و موقعیت بهتری رافراهم سازد، از طرفی هم ممکن است امکانات و موقعیتهایی را از انسانبگیرد. این «واقعیت» که به پستی و بلندیهای زندگی یا فراز و نشیبها تعبیرمیشود، از دیدگاه بسیاری، «زندان» حرکت انسان است و چارچوبی است کهخودبخود مسیر و مشی انسانها را تغییر میدهد. برخی اینگونه گمان میکنندکه جبر تاریخ، جبر خانواده و جبر جامعه آنچنان انسان را دربرمیگیرد کهگویا هر کسی در محدودة همین جبرها است که زندگی میکند و هرگزنمیتواند خود را از آن برهاند و در سرنوشت خویش، تاثیرگذاری جدّیداشته باشد!
مردم و فراز و نشیبها
امام علی (ع) : فی تَقَلُّبِ الاَحْوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ (نهجالبلاغه ـ حکمت 217)
در دگرگونیاوضاع وشرایط است کهگوهردرونی مردمان شناختهمیشود.
شرایط زندگی و اوضاع و احوالِ اجتماعی و خانوادگی برای هر فردی امرثابت و پایداری نیست. شرایط و موقعیت اقتصادی، زمینهها و امکاناتزندگی، موقعیت اجتماعی و حیثیت و آبروی سیاسی و شغلی، موقعیت وجایگاه خانوادگی و... واقعیاتی است که در زندگی هر فردی دچار دگرگونیمیشود و در عین حال که ممکن است برای او امکانات و موقعیت بهتری رافراهم سازد، از طرفی هم ممکن است امکانات و موقعیتهایی را از انسانبگیرد. این «واقعیت» که به پستی و بلندیهای زندگی یا فراز و نشیبها تعبیرمیشود، از دیدگاه بسیاری، «زندان» حرکت انسان است و چارچوبی است کهخودبخود مسیر و مشی انسانها را تغییر میدهد. برخی اینگونه گمان میکنندکه جبر تاریخ، جبر خانواده و جبر جامعه آنچنان انسان را دربرمیگیرد کهگویا هر کسی در محدودة همین جبرها است که زندگی میکند و هرگزنمیتواند خود را از آن برهاند و در سرنوشت خویش، تاثیرگذاری جدّیداشته باشد!
از دیدگاه امام علی(ع) این فراز و نشیبها و تلخیها و شیرینیها، زمینهایاست برای روشنشدنِ گوهر وجودی و جوهر درونی انسانها. مردمان درکورة حوادث و تحولات و در کوران فراز و نشیبها، ساخته میشوند وجوهر خود را مینمایانند. همانگونه که سنگ معدن در تفاوت حرارت وبرودت است که جوهر خود را بروز میدهد، و همانطور که فلزات درکورههای داغ و سوزان خالص میشوند و از هم جدا میگردند، مردمان نیز درشرایط متغیر زندگیِ خود، میتوانند ظرفیت و توان و جوهر خود را بروز وظهور دهند. اما اینگونه نیست که جبر شرایط، سرنوشت انسانها را رَقَم زند ونقش انسان را در آیندة خود نفی نماید. شرایط و احوال گوناگون، «زندان»برای انسان نمیباشد بلکه یک «امکانِ» بزرگ برای ساختهشدن انسان و ظهورگوهر درونی او است.
رفاه و سختی، ثروت و فقر، شهرت و گمنامی، عزّت و فرودستی، رئیسو مرئوس بودن، آسایش و دشواری، امنیت و ناامنی، سلامتی و بیماری و... هرکدام موقعیتی را برای انسان فراهم میسازد تا ظرفیت وجودی خود رابنمایاند. البته تلاش و کوشش و تدبیر انسان در فراهمکردن هر کدام از اینشرایط و موقعیتها بدون نقش و تاثیر نیست، اما اینگونه هم نمیباشد که هرکدام از این حالتها، صرفاً به تلاش و تدبیر خودِ شخص بستگی داشته باشد!واقعیت این است که بوجودآمدنِ هر کدام از این شرایط در زندگی یک انسان،گاهی خارج از خواست و ارادة او شکل میگیرد. چه بسیار مردمانی کهعلیرغم مراقبتهای بهداشتی و پزشکی، دچار بیماریهای درمانناپذیرمیشوند! چه بسیار کسانی که علیرغم تلاشهای فراوانِ مُجاز و غیرمُجازبرای دستیابی به ثروت یا منصب، بدان نمیرسند! چه بسیار افرادی که بر اثرحوادث غیرمترقبه و رویدادهای طبیعیِ ناگوار، به سختیها و رنجهای بزرگیمبتلا میشوند!... اما این دگرگونی در شرایط و اوضاع، میتواند جوهروجودی انسانها را آشکار کند.
آری! برخی افراد فقط در شرایط رفاه و آسایش به یاد خدا هستند وهنگامی که مصیبت و رنجی دامنگیر آنان شود، نهتنها از خدا غافل میشوند،که به زمین و زمان ناسزا میگویند! و برخی برعکس، در شرایطی که دچارگرفتاری و دردی هستند به یاد خدا میباشند و همین که به رفاه و آسایشبرسند از خدا غافل میشوند! بسیاری از آدمیان فقط هنگامی به فکر فرودستانهستند که خود فرودست باشند ولی همین که به منصب و موقعیتی دست یابند،نهتنها از حل مشکلات فرودستان غافل میشوند که چه بسا رنجهای آنان را نیزتوجیه میکنند و طبیعی قلمداد مینمایند! بسیاری هستند که وقتی به مال و منالدست یابند قارون صفت میشوند و آن ثروت و مکنت را حاصل تلاشِخودشان میشمارند و در پاسخ کسانی که به آنان توصیه میکنند که از ایناموال و ثروت، حق محرومان و تهیدستان را نیز ادا کنند، اظهار میدارند که«ما این مال را با تدبیر و تلاش خودمان بدست آوردهایم و دیگران را در آنحقّی نیست.»!!
این دگرگونیها، ضرورتِ اجتنابناپذیر زندگی آدمی است که هیچکسنمیتواند خود را از آن در امان دارد: هم دگرگونی از اوضاعِ به ظاهر مطلوببه وضعیتی ظاهراً نامطلوب و هم برعکس. اما مهم آن است که انسان بتواندآنچنان به عمق روحی و ثبات فکری و استواری در عمل دست یابد که ایندگرگونیها، خطمشیِ درست و راه الهی و انسانیِ او را تغییر ندهد و در هرموقعیتی همان وظیفه و تکلیف الهی را اصل بداند و انجام دهد. مهم این استکه انسان بتواند در برابر تحولات و دگرگونیها در شرایط و موقعیت خود،تحمل و ظرفیت وجودیش را بروز دهد و به این نکتة عمیقی که امام علی(ع)مطرح میکند توجه داشته باشد و از این شرایطِ متحول، برای ساختنِ ثبات واستواری روح خود استفاده کند و هیچگاه خود را محصور و زندانیِ شرایطنپندارد.
شخصیتهای بزرگ تاریخی و الگوها و اسوههای عظیم در زندگی بشر ازاین ویژگی برخوردار بودهاند که دگرگونی شرایط، آنان را از خطِمشیِدرستی که در پیش گرفته بودند، باز نمیداشته است. در زندگیِ سراسر عبرتامام علیبن ابیطالب(ع)، این ثبات و استقرار را میبینیم و در زندگی شاگردانبرجسته و دستپروردگانِ آن بزرگوار این حالت را مشاهده مینمائیم.
آری! کسانی که به بادی میلرزند و با ثروت و مقام و شهرت چند روزهایکه به دست میآورند، یا در مواجهه و رویارویی با مشکلات و دشواریها ازهمة ارزشها و حقایق روی برمیگردانند، ضعف گوهر وجودی خود را بهنمایش مینهند، و از سوی دیگر انسانهایی که در برخورد با سختیها،نامردمیها و دشواریها، «راست قامت» میایستند و وظیفة الهی خود رافراموش نمیکنند و نیز آنان که در موقعیتهای برترِ اجتماعی، شانه ازتکالیف و مسئولیتهای خود خالی نمیکنند، عظمت روحی و استواری گوهروجود خود را به ظهور میرسانند. البته در پیشگاه خداوند همینها هستند کهرستگاراناند. رحمت خدا بر آنان باد!
با سلام
لینک ما را با عنوان:
پزشکان و مسائل پزشکی
و آدرس:
http://drha.mihanblog.com
ثبت نمایید و جهت ثبت لینک خود در قسمت لینکدونی وبلاگ ما ویا در قسمت تماس با ما، پیام بگذارید
با تشکر
سلام
مانند سایر مطالب وبلاگ آموزنده و مفید بود.
یا علی