مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

حقیقت عبادت

                     حقیقت عبادت

عـبـادت ، اظـهـار بـنـدگـى و نـیـاز در پـیـشـگـاه خـداونـد تـعـالى و بـیـان خـواستها و تقاضاى تکامل از درگاهش و تقدیس ذات مقدس اوست .
عبادات را با یک نگاه مى توان به سه نوع تقسیم کرد:
1ـ بـرخـى جـنـبـه عـبـادى مـحـض دارد و بـایـد بـا (قـصـد قـربـت ) انـجـام گـیـرد و گـرنـه باطل است . مانند؛ غسل ، وضو، نماز، روزه ، حجّ، خمس ، زکات و مانند آن .
2ـ برخى دیگر کارهایى است که اگر به قصد تقرّب به خدا انجام گیرد، عبادت محسوب شده و اجر بیشترى دارد. مانند امر به معروف و نهى از منکر و تاءمین نفقه براى خانواده ... .
3ـ قسم سوّم ، جهت دادن هر ترک و فعلى به سوى کسب رضاى الهى است که در این صورت همه کـارهـاى انـسـان عـنـوان عـبـادت پـیـدا مـى کـنـد. چـنـانـکـه رسول اکرم (ص ) به روزه داران ماه رمضان نوید داده است : (نفسهایتان در این ماه ، تسبیح خدا و خوابتان در آن ، عبادت است .)
هـمـچـنـیـن کـارهـایـى از قـبـیـل نـگـاه کـردن بـه چـهـره عـالم و پـدر و مـادر یـادگـیـرى مـسـائل دیـنـى ، انـدیـشـیـدن و تـفـکـّر، اداى حـق مـومـن ، خـاموشى و ... نیز عبادت شمرده شده است .
رسول خدا (ص ) فرمود: (ما یَتَقَرَّبُ إِلَىَّ عَبْدى بِمِثْلِ اءَداءِ مَا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ...)
هیچ عملى همچون انجام واجبات بنده رابه من نزدیک نمى کند.
امیرمؤ منان على (ع ) نیز با دیدگاه دیگرى عبادت را به سه نوع تقسیم کرده است :
1ـ عبادت تجارى .
2ـ عبادت از روى ترس .
3ـ عبادت عاشقانه .
عـبادت وبندگى در برابر پروردگار متعال ، مایه پرهیزگارى و تقرّب به ذات اقدس الهى است . قرآن کریم مى فرماید: (یا اءَیُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذى خَلَقَکُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ)
اى مردم پروردگارتان را که شما و پیشینیانتان را آفریده بپرستید، شاید با تقوا شوید.
هر چه انسان در مسیر عبادت خدا گام بردارد، نزد خدا وخلق محبوبتر و با ارزشتر مى شود. به عـبـارت دیـگـر، در جـهـان آفـرینش ، معیار ارزش گذارى مخلوقات ، کرنش و عبادت است و هر چه انـسـان از راه عـبـادت ، کـوچـکـى و وابـسـتـگـى خویش را به خداوند نشان دهد از عزّت و آزادگى بیشترى برخوردار مى گردد. امام صادق (ع ) فرمود: (امـام حـسـیـن (ع ) نـزد یـارانـش آمـد و فـرمـود: خـداونـد مـتعال ، بندگان را جز براى اینکه او را بـشـنـاسـنـد نـیـافـرید، وقتى آنان خدا را شناختند او را مى پرستند و هر گاه او را بپرستند از پرستش دیگران بى نیاز خواهند بود.)
بـنابراین راز و ارزش عبادت در این است که انسان را از تمام مخلوقات خدابى نیاز کرده ، او را در اوج آزادگى و عزّت ، وابسته به ذات مقدس خدا نگه مى دارد که عین رستگارى است ، چنان که امیر مؤ منان على (ع ) (ع ) فرمود: (اَلْعِبادَةُ فَوْزٌ)
عبادت فوز و رستگارى است .

ایاک نعبد و ایاک نستعین

ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنى : من به حق تعالى ، عبودیت محض دارم ، تسلیم هواى نفس نیستم ، تسلیم شیطان نیستم ، منتهاى حرکت انسان این است که به هیچ موجودى وابسته نباشد و فقط به حق تعالى وابستگى داشته باشد. آزادى نفوس وقتى است که تمام وابستگى ها به نفوس و اربابها را کنار بگذارد و فقط به خداى تعالى وابسته باشد آزادى نفوس ، عبارت از این است که از خداى تعالى استعانت جوید و از احدى جز خداى تعالى ، طلب نصرت نکند، منتهاى کمال بشر این است که این مقام را پیدا کند.
وقتى این مقام را پیدا مى کند، که راستگو باشد. در نماز امام زمان - عجل الله فرجه - تکرار
ایاک نعبد و ایاک نستعین براى این است که عروج پیدا کند ولى اگر صد تا دروغ گفتید سقوط پیدا مى کنید.
اگر کسى بخواهد از نفوس بشرى به نفوس الهى و از نفوس نارى (جهنمى ) به نفوس نورى حرکت کند و به آن برسد و به تربیتهاى الهى تربیت شود، باید به صبر و صلاه استعانت جوید. باید در برابر بلا و حوادث جهانى صابر باشد.

چرا عروج نمی کنیم ؟


نماز جاذب نفوس انسانى است . نماز معراج مؤ من است و این معراجیت نماز، معراجیت واقعى است . ولى چرا نفوس عروج پیدا نمى کنند، چرا به سوى الله حرکت نمى کنند، چرا به خداى تعالى تقرب پیدا نمى کنند، چگونه است که هم نماز مى خواند، هم قلدرى ، سفاکى و سبعیت مى کند! این ، براى این است که نمازش صادقانه نیست . اگرنماز صادقانه بود، عروج دارد، دروغ بافى ، آدم را به جایى نمى رساند.