موقتی خلوتی دست می دهد، خودم با خودم! تنها می شوم . می گویم فلانی ؛ حقیقت تو برای خدا وتا حدودی برای خودت معلوم است . بیار چه داری ؟
اعمالم را مرور می کنم ، مثلا اعمال خوبم را ؛ یکی برای ... بوده ، آن یکی برای خواستن چیزی ، دیگری برای حفظ ظاهر، بعدی براساس عادت ... پس چه برای بندگی و خدا بوده است؟
ای خدای مهربان ؛ با این همه دوروی و دروغ که به خود روا داشته و گفته ام ، چه کنم ؟ اگر یاس از رحمت تو شرک وگناه نبود، امیدی به رستگاری نداشتم .
پ ن 1 : از دوست خوبم " مانا" ممنونم که دیدارش یاد آور خدا وایمان است.
پ ن 2 : انسان دارای نیاز های گوناگون است ، پاسخ به به آنها در چهار چوب شرع لازم است.