امام علی (ع) : لایَتْرکُ النّاسُ شَیْئاً مِنْ اَمْرِ دینِهِم لاِستِصْلاحِ دُنْیاهُمْ الاّ فَتَحاللّهُ عَلَیْهِم
ماهُوَ اَضَرُّمِنْهُ.
نهجالبلاغه ـ حکمت 106
مردم چیزی از کار دینشان را برای سامان دادن دنیاشان ترکنمیکنند،مگر اینکه خداوند چیزی را که زیان بیشتری دارد بر آنان میگشاید.
رابطة «دین» و «دنیا» چیست؟ اگر کسی در زندگی، معارف و احکام وارزشهای دینی را برای خود، اصلِ راهنمای حرکت قرار دهد، آیا دنیای اوهم آباد میشود یا باید از خیر دنیا بگذرد؟ ضربالمثل قدیمیِ خدا و خرمادرست است یا نه؟ آیا میتوان بین آبادی و رفاه و پیشرفت و توسعه و... وتدین و تقوی و ورع و زهد و عبادت و... حالت جمعی ایجاد کرد یا این دومقوله با هم تعارض دارند؟ و یا راه سومی وجود دارد؟
برخی تصور میکنند که با تدیّن و التزام به ارزشها و احکام دینی، اساساًباید از فکر آبادانی دنیا، رفاه و آسایش، توسعه و پیشرفت و رسیدن به آنچهمظاهر حیات دنیوی است، صرفنظر کرد. بر اساس این گمان، دو گروه شکلمیگیرند: گروهی که چون برآنند که ملتزم به دین باشند از اساس، اندیشةآبادانی دنیا را وامینهند و به لاک خود میخزند و به تصورِ ترجیح دین بردنیا، خود را از دغدغههای اجتماعی و تلاش برای معاش فارغ میسازند.گروهی نیز بر اساس همین گمان، چون از دنیا نمیتوانند صرفنظر کنند،ارزشها و احکام و حدود اسلامی را قربانی مطامع و خواستهای دنیویمیکنند و به دین و دستورات دینی پشت میکنند. ولی همانطور که اشاره شد،خاستگاه فکری هر دو گروه دربارة رابطة بین دین و دنیا مشترک است.
دین را رها نکنید
امام علی (ع) :لایَتْرکُ النّاسُ شَیْئاً مِنْ اَمْرِ دینِهِم لاِستِصْلاحِ دُنْیاهُمْ الاّ فَتَحاللّهُ عَلَیْهِم ماهُوَ
اَضَرُّمِنْهُ.
نهجالبلاغه ـ حکمت 106
مردم چیزی از کار دینشان را برای سامان دادن دنیاشان ترکنمیکنند،مگر اینکه خداوند چیزی را که زیان بیشتری دارد بر آنان میگشاید.
رابطة «دین» و «دنیا» چیست؟ اگر کسی در زندگی، معارف و احکام وارزشهای دینی را برای خود، اصلِ راهنمای حرکت قرار دهد، آیا دنیای اوهم آباد میشود یا باید از خیر دنیا بگذرد؟ ضربالمثل قدیمیِ خدا و خرمادرست است یا نه؟ آیا میتوان بین آبادی و رفاه و پیشرفت و توسعه و... وتدین و تقوی و ورع و زهد و عبادت و... حالت جمعی ایجاد کرد یا این دومقوله با هم تعارض دارند؟ و یا راه سومی وجود دارد؟
برخی تصور میکنند که با تدیّن و التزام به ارزشها و احکام دینی، اساساًباید از فکر آبادانی دنیا، رفاه و آسایش، توسعه و پیشرفت و رسیدن به آنچهمظاهر حیات دنیوی است، صرفنظر کرد. بر اساس این گمان، دو گروه شکلمیگیرند: گروهی که چون برآنند که ملتزم به دین باشند از اساس، اندیشةآبادانی دنیا را وامینهند و به لاک خود میخزند و به تصورِ ترجیح دین بردنیا، خود را از دغدغههای اجتماعی و تلاش برای معاش فارغ میسازند.گروهی نیز بر اساس همین گمان، چون از دنیا نمیتوانند صرفنظر کنند،ارزشها و احکام و حدود اسلامی را قربانی مطامع و خواستهای دنیویمیکنند و به دین و دستورات دینی پشت میکنند. ولی همانطور که اشاره شد،خاستگاه فکری هر دو گروه دربارة رابطة بین دین و دنیا مشترک است.
در برابر این اندیشه، برخی اظهار میکنند که هیچ منافاتی بین دو مقولة دینو دنیا وجود ندارد: هم میتوان به خدا رسید و هم خرما را از دست ننهاد! بنظرآنان میتوان رفاه آسایش و توسعه و پیشرفت را بطور کامل با حفظ دین بطورکامل، جمع کرد. البته در عمل، این اندیشه با مشکل مواجه میشود، زیرابرخی محدودههای دینی و ارزشها و احکام الهی در برخی موارد مانعدستیابی به منافع و آسایش و راحتی دنیوی ـ بطور کامل و آنچنانکهغیرمتدینین در پی آنند ـ میشود. اینجا چه باید کرد؟ اینجا است که بعضیمتدینین برای سر و سامان دادن و درست کردن وضع دنیایشان، به کنار نهادنِبرخی محدودهها و احکام دینی میپردازند و به خیال خود، موانعِ اصلاحامور دنیا و زندگی مادیشان را از سر راه برمیدارند.
این کلامِ امام علی(ع) نشان میدهد که بین سر و سامان دادن به امور دنیویو زندگی مادی با امر دین، گاهی تعارضها و منافاتهایی رخ میدهد، نهاینگونه است که اساساً لازمة دینداری چشمپوشی از امور زندگی باشد و نهچنان است که توجه و پرداختن به زندگی و امور دنیوی بتواند در همة موارد وبطور کامل با مقتضیاتِ دینی و ارزشها و احکام الهی قابل جمع باشد. اساساً«دین» برای سامان دادن به سعادت انسان و تامین کمال حقیقی و ابدی آدمیاست. تامین این سعادت، جز از طریق کار و تلاش و تدبیر در عالم طبیعت وزندگی دنیوی میسر نمیباشد. ولی سامان و نظام خاصّی در زندگی دنیوی،میتواند زمینه و مقدمة سعادت ابدی انسان باشد. بنابراین احکام و حدودالهی، برای ترسیم و تعیین محدودهای است که اگر رعایت شود، سعادت انسانتامین میشود و الاّ به آن سعادت و کمال لطمه وارد میگردد. پس نقش دینبرای زندگی و امور دنیوی نه نقش بازدارندة کلی است و نه بیتفاوت ونظارهگر، بلکه نقشی است تعیینکننده، تحدیدکننده و جهتدهنده. دین،دنیای انسان را هم میسازد، ولی نه به گونهای که همة راهها و شیوهها را برایاین «ساختن» تجویز کند، زیرا برخی از راهها و شیوههای موثر برای آبادی ورونق زندگی مادی، در حقیقت تخریبکنندة آینده و سعادت تکاملی و ابدیانسان است. بنابراین «دین»، دنیای انسانها را هماهنگ و همجهت با حیاتاُخروی و نهائی آنان میسازد و سامان امور دنیایی را ـ بگونهای که زمینهسازرشد و تعالی انسان باشد ـ تامین میکند.
امام علی(ع) به این نکتة مهم توجه میدهند که کسانی تصور نکنند باکنارنهادن برخی امور دینی، میتوانند دنیای خود را به سامان و صلاحبرسانند. نه، بلکه اگر در مورد هر نقطهای از ارزشها و احکام دینی، برایسامان یافتن امور زندگی مسامحه کنند و آن را ترک نمایند، خداوند آنچه راکه ضررش ـ به ظاهر و برای زندگی دنیویشان ـ بیشتر از آن حکم و امر دینیباشد، برایشان باز مینماید. در حقیقت این سنت الهی در ساز و کار زندگیانسانها است که حتی برای گذران صحیحِ زندگی دنیویشان راهکارها واحکام و ارزشهای الهی، بهترین و مفیدترین و کارسازترین است و ترکبرخی از امور دینی برای صلاح و سامان دادن امور زندگی دنیوی توهم واشتباهی بیش نیست.
متاسفانه کسانی را میبینیم که گرچه اظهار تدین میکنند، ولی در برخیموارد ـ در زندگی شخصیشان ـ دچار لغزشها و اشتباهاتی میشوند که ازعدم درک عمیق و باور به این نکته سرچشمه میگیرد: گمان میکنند با رشوه وربا و گرانفروشی و اجحاف، درآمدشان افزایش مییابد و زندگیشان رونقمیگیرد. گمان میکنند با تقلّب و نیرنگ و چاپلوسی و زد و بند، امورشاناصلاح میشود. گمان میکنند با ترک برخی از واجبات الهی مانند پرداختزکات و خمس ویا عدم انفاِ و کمک به دیگران، سرمایهشان افزایش مییابد.گمان میکنند با خودآرایی و خوشرویی با نامحرمان و ناموس دیگرانمیتوانند توجه دیگران را به خود جلب کنند و مشکلی از زندگی خود را حلکنند. گمان میکنند با رویآوردن به موسیقی لهوی یا ابزارهای حرامِلذتجویی، غم و اندوه در زندگیشان کاهش مییابد. گمان میکنند با دروغ وتزویر و زیر پا نهادن اصول اخلاقی، موانع رشدِ زندگیشان از سر راه برداشتهمیشود و...
این گمانهای باطل، که منشا ترکِ احکام و اصولِ اخلاقیِ دینی است ـ وخود منشا مفاسد و مشکلات فراوانی میشود که نهایتاً ضرر و زیانش را عواملآن هم میچشند ـ از این درکِ غلط ناشی میشود که «میتوان با ترک برخی ازامور دین، زندگی دنیوی را اصلاح کرد و سر و سامان داد»! زهی گمانِ باطل!
در سطح کلانِ جامعه و امور سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی نیزگاهی چنین برداشت و درک غلطی به چشم میخورَد! کسانی هستند که خیالمیکنند با نادیدهگرفتن برخی اصولِ مسلم و قطعیِ اسلام، میتوان مشکلاتیاز جامعه را حل کرد! اینها گمان میکنند با ترکِ ظلمستیزی، با نادیدهگرفتنارزشهای اخلاقی و معنوی در امور فرهنگی، با کنار نهادنِ اصولِ سیاستاسلامی در روابط خارجی، با چشمپوشی از حرمت ربا و مالاندوزی ورفاهزدگی در امور اقتصادی، با کوتاهآمدن در ضوابط و حدود معاشرتدختر و پسر در امور اجتماعی و... میتوان زندگی اجتماعی را سر و سامانداد و مشکلات را حل کرد! و برخی قلمها و زبانها نیز به کار میافتد تا چنینتصور باطلی را در جامعه گسترش دهند و بخصوص جوانان و افراد کماطلاعاز معارف و مبانی و مسائل اسلامی را به این دام خطرناک گرفتار کنند، دامیکه خیلی زود اصلِ باور به دین را خدشهدار میکند و انسان را در مسیرانحراف و اِعراض از دین قرار میدهد.
ریشهیابی فکری این گمانِ باطل، خود بحث مستقل و مهمی است، ولیباید بدانیم که از عدم اعتماد و توکل بر خداوند متعال، ناشی میشود. که اینخود ناشی از ضعف معرفت و ایمان است. انسانهای مومن، که به جرعهای ازتوحید ناب، نائل شده باشند و خدا را حاکم حقیقی هستی و تنها تاثیرگذارمستقل و قادر مطلق و حکیم بدانند و بر او توکل کرده باشند، هرگز دچار چنینگمانها و توهماتی نمیشوند. آنان به «دین خدا» اعتماد دارند و با توکل برخداوند ـ نه تنها توکل تکوینی، بلکه توکل تشریعی ـ یقین دارند که آنچه بایدبرای حیات ابدی و سعادت نهایی انسان در زندگی دنیوی مراعات میشده،خداوند متعال در شریعت کامل محمدی(ص) ملاحظه کرده و مصلحت حقیقیو ابدی انسان را در قانونگذاری و تشریع، رعایت نموده است. بنابراین بدوندغدغه و تشویش و نگرانی، اصل را در تدبیر امور زندگی رعایت اصول،ارزشها و احکام الهی میدانند. آری! فرد و جامعة مومن و متدین حقیقی،هرگز چیزی از امر دین را بخاطر مصلحتاندیشیهای دنیوی و کوتهنظرانه،فروگذار نمیکند و رها نمیسازد. البته در متن شریعت تدابیری برای لحاظشرایط زمان و مکان در احکام دینی اندیشیده شده که آن هم متن دین است واجتهاد دانشمندان و علمای اسلام در این موارد، به معنی ترک چیزی از دیننمیباشد.
امام علی(ع) برای پیشگیری از چنین انحراف بزرگی هشدار میدهند کهمبادا تصور کنید با رهاکردن و ترکِ چیزی از «دین»، زندگی دنیوی شما سر وسامان میگیرد، بلکه اگر سر و سامان و اصلاح واقعیِ زندگی شما، بدینترتیب میسّر میبود، خداوند متعال ـ که خیرخواهترین کس نسبت به بندگانشمیباشد ـ آن راه را در احکام دینی باز مینهاد. مراقب باشید که اگر چنینکردید، زیانی بیش از آنچه را از عمل به حدود دین تصور میکردید، بایدتحمل کنید!
درود خدا بر آن امام همام و پیشوای رئوف و پیشگام متقین باد که اینگونهبه صراحت و روشنی، پیروانش را از انحراف و اشتباه برحذر میدارد و توفیقالهی شامل همة ما گردد که با توجه به این هشدار اماممان، گامی به راهِ اونزدیک شویم. انشاءاللّه.
جناب محمدی با عرض سلام و ادب، ضمن تشکر از زحماتی که برای تنظیم این مطالب ارزشمند میکشید خواستم که عرض کنم با اجازتون، مشق عاشقی رو مقیم گلشن جان کردم!