امام علی (ع) : فَاِنَّ یَداللّهِ مَعَ الجَماعَةِ، وَاِیّاکُمْ وَالفُرْقَةَ، فَاِنَّ الشّاذَّ مِنَ النّاسِ لِلشَّیْطانِ، کَما اَنَّ الشّاذَّمِنَ الغَنَمِ لِلذِّئْبِ. (نهجالبلاغه ـ خطبه 127)
همانا دست خدا به همراه جماعت است، و مراقب باشید از هم فاصلهنگیرید، که همانا کسی که از مردم جدا شود سهم شیطان است همانگونهکه گوسفندِ جدا شده از گله، سهم گرگ است.
از مهمترین اصول جامعه اسلامی، وحدت و یکپارچگی جامعه و پرهیز وپیشگیری از بروز تفرقه و جدایی است، اصلِ مهمی که در آیاتی متعدد ازقرآن کریم بدان تاکید شده است. اگر جامعة اسلامی و امت مسلمان دچارتشتت و پراکندگی شود، ابهت و اقتدار آن شکسته میشود و جای پای نفوذ وسلطة کفّار و دشمنان ستمگر باز میگردد.
از هم فاصله نگیرید
امام علی (ع) : فَاِنَّ یَداللّهِ مَعَ الجَماعَةِ، وَاِیّاکُمْ وَالفُرْقَةَ، فَاِنَّ الشّاذَّ مِنَ النّاسِ لِلشَّیْطانِ، کَما اَنَّ الشّاذَّمِنَ الغَنَمِ لِلذِّئْبِ. (نهجالبلاغه ـ خطبه 127)
همانا دست خدا به همراه جماعت است، و مراقب باشید از هم فاصلهنگیرید، که همانا کسی که از مردم جدا شود سهم شیطان است همانگونهکه گوسفندِ جدا شده از گله، سهم گرگ است.
از مهمترین اصول جامعه اسلامی، وحدت و یکپارچگی جامعه و پرهیز وپیشگیری از بروز تفرقه و جدایی است، اصلِ مهمی که در آیاتی متعدد ازقرآن کریم بدان تاکید شده است. اگر جامعة اسلامی و امت مسلمان دچارتشتت و پراکندگی شود، ابهت و اقتدار آن شکسته میشود و جای پای نفوذ وسلطة کفّار و دشمنان ستمگر باز میگردد.
بخصوص در جامعهای که نظام آن بر موازین الهی و اسلامی شکل گرفته وزمام رهبری وادارة جامعه در اختیار عبد صالحِ خدا و امامِ عادل قرار دارد ـچه امام معصوم(ع) و چه کسی که به نیابت از امام غائب(عج) ولایت رابرعهدهدارد ـ حفظ وحدت و انسجام جامعه و پرهیز از تکروی و جداشدن ازمسیر کلیِ نظام و امت اسلامی، امری واجب و ضروری است. امام علی(ع)، باتاکید بر این نکته، دست قدرت و حمایت الهی را همراه با جماعت و امتمنسجم و متحّد بیان میکنند. زیرا هرگاه امتی با عزم راسخ و وحدت و انسجامدر میدان جهاد و تلاش و رشد و تعالی حضور یافت، هیچ مانعی نمیتواند اورا از رسیدن به اهداف باز دارد، ولی اگر در میان امت، تفرقه و جدایی افتد وهر گروهی به سمت و سویی کشیده شوند، اقتدار و توانمندی جامعه تحلیلمیرود و با ضعف و فترت کاری پیش نمیرود.
در جامعة اسلامی، که امام حق و ولیّ عادل محور حرکت و پیشوای امتاست، زمینهای موجّه و دلیلی قابل قبول برای تفرقه وجود ندارد، زیرا امتی کهپذیرفته است تسلیم احکام الهی باشد و اطاعت از فرمان خدا را تنها راهِسعادتِ و کمالِ خود میداند، چگونه ممکن است یکی از مهمترین دستوراتخدا را ـ که اطاعت از ولیّ امرِ شرعی و صالح است ـ زمین بگذارد و بدان تنندهد؟! اساساً آنچه برای یک فرد مومن حقیقی مهم است، اطاعت و عبادتخداست. او همة زندگی و مرگ خود را در راه خدا و برای نیل به سعادت ودستیابی به بهشت و رضوان الهی میخواهد و همة سلوک و مسلک خود را باراه خدا و فرمان خدا تنظیم میکند، پس چگونه ممکن است از این حُکم مهمالهی سرباز زند و در برابر ولیّ عادل بایستد و زمینة تفرقه و پراکندگی امت رافراهم سازد؟! پس معلوم میشود کسانی که از جامعة اسلامی و رهبریِ الهیِآن فاصله میگیرند و دچار تکروی در جامعه میشوند، در حقیقت از اسلامِکامل و ایمان واقعی محروماند. چنین کسانی یا دچار درک ناصحیح و فهمنادرست از مسائل دینیاند و یا گرفتار شهوات و هوای نفس میباشند و برایرسیدن به منصب و حکومت و یا دستیابی به مال و منال و تحقق شهوات واغراضِ شیطانی، به ایجاد تفرقه میپردازند و از مسیر امّت جدا میشوند. تنهایکی از این دو عامل، موجب میشود کسانی در درون جامعة اسلامی، راه ومسیر حرکتِ خود را از کل جامعه و رهبریِ عادل و الهی آن جدا سازند:قصور علمی و کوتاهیِ فهم یا قصور عملی و ضعف نفسانی.
اگر امام علی(ع)، افراد جداشده از جامعه و تکرو در برابر نظامِ اسلامی را«سهم شیطان» میدانند، بدین جهت است که آنان خود راه شیطان رابرگزیدهاند! کسی که به حکم خدا تن ندهد و در برابر این دستور مهم الهی ـ کهصدها آیه و روایت دربارة آن وجود دارد و سیره و سنت پیامبر و ائمه(ع) برآن صحّه میگذارد ـ سرپیچی کند، به دست خود و با انتخاب غلطِ خویش، راهشیطان را برگزیده و طبعاً سهم شیطان خواهد شد و به حزب او خواهدپیوست، همانطور که کسی که راه خدا را برگزیند و به احکام و ارزشهای الهیگردن نهد، به حزبالله پیوسته و در مسیر رشد و سعادت قرار گرفته است.
آری! بریدة از جامعة اسلامی، جداشدة از پیکرة امت، تکرو در برابرحرکت رهبریِ الهی و مشروع، همچون گوسفندی است که از گله جدا شده وخود را نصیب گرگ سازد! چنین کسانی خواه ناخواه نصیب گرگهای آدمنماو توطئهگران دونصفت خواهند شد و عاقبت خود را تباه میسازند!بخصوص در دنیایی که غلبه با سلطة جهانی زر و زور و تزویر است و همةابزارها و قدرتها در اختیار شیاطین است و «شیطان بزرگ» ادعای الوهیت وربوبیّت بر سراسر کرة زمین دارد و با همة شیوههای شیطانی و خدعهها ونیرنگهای پنهان و آشکار، درصدد تمامیت بخشیدن به سلطة همهجانبة خودمیباشد، اگر کسی راه خود را از راهِ امام عادل و رهبری حق جدا سازد، هرگزنمیتواند در برابر چنین سلطهای خود را حفظ کند، بلکه آگاهانه یا ناآگاهانهدر دام آنان گرفتار شده و خود را طعمة گرگ ساخته است!
البته وجود اختلاف نظر در مسایل و مباحث مختلف اسلامی و اجتماعی،امری بدیهی است و اساساً مشورت حاکمِ عادل با آگاهان و نخبگانِ جامعهبرای همین است که تصمیمگیریهای او با آگاهی از همة نظرها و دیدگاههاباشد. امّا عزم و تصمیمگیری، قطعاً باید در اختیار او باشد تا زمام جامعه واقتدار نظام، مخدوش نشود و حتی کسانی که در مقام مشورت و نظر،دیدگاههای متفاوت دارند، در مقام اجرا و عمل عقلاً و شرعاً باید پیرو رهبریجامعه باشند تا تفرقه حاصل نشود. بنابراین اختلاف نظر و حتی اختلافمجتهدان در اجتهاد و استنباط مسائل و احکام شریعت، امری عادی است کهبه خودی خود لطمهای به وحدت و انسجام جامعه وارد نمیسازد. اما یکمومن حقیقی هرگز خود را مجاز نمیداند که اینگونه اختلافنظرها رادستمایه و بهانة جداکردنِ راه خود از مسیر امت نماید، بلکه بدون غرضها وجهالتهای نفسانی، نظریات خود را با سایر صاحبنظران و نخبگان به بحث وگفتگو مینهد و آنچه را لازم است به رهبری جامعه یا سایر مراجع ذیربطمنعکس نماید، با شیوهای برادرانه و مومنانه در میان مینهد، و اگر دچار قصورعلمی یا عملی نباشد، هرگز به دنبال تضعیف وحدت جامعه نخواهد رفت وخود را از چنگ و چنگال گرگهای آماده حفظ خواهد نمود.
آری! همراهی با جامعة اسلامی و پیروی از رهبری صالح و الهی، اصلمهمی است که پیروان و دوستان پیشوای متقین و امام مومنین، با پایبندی بدانتلاش میکنند خود را گامی به راه علی(ع) نزدیک سازند و با توجه و التزام بهاصلی که بیتوجهی بدان عامل اصلیِ مشکلاتِ دوران کوتاه حکومت امامعلی(ع) بوده، خود را به آن مقتدای بزرگ پیوند دهند. انشاءاللّه.