مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

دروغهاى حرامى که مردم در آنها سهل انگارند

و از جمله دروغهاى متعارف که از گناهان شدیده، و غائله آن عظیم است آن است‏که مى‏گویند: خدا مى‏داند که چنین است.و حال اینکه مى‏داند که چنین نیست و خداخلاف آن را مى‏داند.

و از عیسى بن مریم منقول است که: «این اعظم گناهان است در نزد خدا» .

و در بعضى روایات رسیده است که: «چون بنده، خدا را گواه گیرد بر امر خلاف‏واقعى، خداوند عالم گوید: از من ضعیف‏ترى نیافتى که مرا بر این امر دروغ، شاهدآوردى‏» 

و از جمله انواع دروغ، بلکه شدیدترین و بدترین آنها شهادت دروغ است.وحضرت رسول - صلى الله علیه و آله - کسى را که شهادت دروغ بدهد با بت‏پرست‏مساوى قرار داد» 

و از آن جمله، یاد نمودن قسم دروغ است.

و حضرت رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمودند: «کسى که متاع خود را به‏قسم دروغ بفروشد، از جمله کسانى است که خداى - تعالى - در روز قیامت‏با او سخن‏نمى‏گوید.و نظر رحمت‏بر او نمى‏افکند.و عمل او را قبول نمى‏کند» 

بلکه قسم بسیار خوردن راست، مذموم است.و نام بزرگ «ملک علام الغیوب‏» را به‏سبب هر چیز جزئى حقیر در میان آوردن، سوء ادب است.

و در حدیثى وارد است که: «خداى - تعالى - فروشنده را که بسیار قسم خورد دشمن‏دارد» .

و از احادیث مستفاد مى‏شود که: «قسم بسیار خوردن، باعث تنگى روزى‏و فقر مى‏گردد» .

دروغهاى حرامى که مردم در آنها سهل انگارند

و از جمله دروغهایى که مردم آن را سهل مى‏دانند و در واقع حرام است، آن است‏که: کسى وارد شود بر دیگرى که مشغول اکل باشد و او را تکلیف کند به خوردن طعام‏و او گرسنه باشد و بگوید: اشتها ندارم - بدون غرض صحیح شرعى - .مثل آنکه: آن‏طعام را حرام داند.

و از جمله دروغهاى متعارف که از گناهان شدیده، و غائله آن عظیم است آن است‏که مى‏گویند: خدا مى‏داند که چنین است.و حال اینکه مى‏داند که چنین نیست و خداخلاف آن را مى‏داند.

و از عیسى بن مریم منقول است که: «این اعظم گناهان است در نزد خدا» . (15)

و در بعضى روایات رسیده است که: «چون بنده، خدا را گواه گیرد بر امر خلاف‏واقعى، خداوند عالم گوید: از من ضعیف‏ترى نیافتى که مرا بر این امر دروغ، شاهدآوردى‏» . (16)

و از جمله انواع دروغ، بلکه شدیدترین و بدترین آنها شهادت دروغ است.وحضرت رسول - صلى الله علیه و آله - کسى را که شهادت دروغ بدهد با بت‏پرست‏مساوى قرار داد» . (17)

و از آن جمله، یاد نمودن قسم دروغ است.

و حضرت رسول خدا - صلى الله علیه و آله - فرمودند: «کسى که متاع خود را به‏قسم دروغ بفروشد، از جمله کسانى است که خداى - تعالى - در روز قیامت‏با او سخن‏نمى‏گوید.و نظر رحمت‏بر او نمى‏افکند.و عمل او را قبول نمى‏کند» . (18)

بلکه قسم بسیار خوردن راست، مذموم است.و نام بزرگ «ملک علام الغیوب‏» (19) را به‏سبب هر چیز جزئى حقیر در میان آوردن، سوء ادب است.

و در حدیثى وارد است که: «خداى - تعالى - فروشنده را که بسیار قسم خورد دشمن‏دارد» . (20)

و از احادیث مستفاد مى‏شود که: «قسم بسیار خوردن، باعث تنگى روزى‏و فقر مى‏گردد» .

و از جمله دروغها، خلف وعده نمودن است، و آن نیز حرام است.و وفاى به شرط ووعده، واجب و لازم است.

حضرت پیغمبر - صلى الله علیه و آله - فرمود که: «هر که ایمان به خدا و روز جزادارد باید چون وعده نماید، به آن وعده وفا کند» . (21)

و آن سرور، کسى را که وعده کند و عزم وفاى به آن را نداشته باشد از جمله‏منافقین شمرده. (22) و از جمله دروغهایى که اکثر مردمان به آن مبتلا هستند و بدترین انواع دروغهاست،دروغ گفتن با خداست، که آدمى مطلبى در نماز به خدا، یا مناجات به پروردگار عرض‏کند و از آن، در خدمت آن جناب خبر دهد و آن خلاف واقع باشد.مثل اینکه: چون‏داخل نماز شود بگوید:

«انى وجهت وجهى للذى فطر السموات و الارض‏»

یعنى: «متوجه ساختم روى دل‏خود را به خداوندى که آسمانها و زمین را آفرید» . (23)

و در آن وقت دل او از این مطلب‏بى‏خبر باشد.و در کوچه و بازار و حجره و دکان به صد هزار فکر بیهوده مشغول باشد،زیرا در آن وقت آنچه عرض کرده دروغگو است.و در خدمت پروردگار و حضورملائکه «کبار» (24) به چنین دروغى اقدام نموده.

و همچنین چون مى‏گوید: «ایاک نعبد و ایاک نستعین

یعنى: «ترا پرستش مى‏کنم وبس، و یارى و استعانت و مددکارى تو مى‏خواهم و بس‏» . (25)

وقتى راست است که: دنیا وآخرت در نظر او بى‏اعتبار، و ذره‏اى از دین خود را در مقابل همه دنیا ندهد، چون اگرچنین باشد دنیاپرست‏خواهد بود.و باید امید یارى و چشم مددکارى از احدى به جزذات پاک بارى نداشته باشد و الا در عرض این مطلب، کاذب خواهد بود.و چه‏زشت‏بنده و قبیح شخصى باشد که در حضور پروردگار خود ایستاده باشد و به‏دروغگویى مشغول باشد، و بداند که: او کذب او را مى‏داند.زهى بى‏شرمى و قباحت وبى‏حیائى و بى «آزرمى‏» . (26)

15. بحار الانوار، ج 72، ص 258، در بیان ح 20.

16. وسائل الشیعه، ج 16، ص 150، ح 2.و بحار الانوار، ج 104، ص 207، ح 6.

17. جامع السعادات، ج 2، ص 331.

18. محجة البیضاء، ج 5، ص 240.و احیاء العلوم، ج 3، ص 116 و 117.

19. پادشاه داناى به همه پنهانیها.

20. محجة البیضاء، ج 5، ص 240.و احیاء العلوم، ج 3، ص 117.

21. کافى، ج 2، ص 364، ح 2

22. بحار الانوار، ج 75، ص 94، ح 9.

23. انعام، (سوره 6)، آیه 79.

24. بضم «کاف‏» و تشدید «باء» یعنى: بسیار بزرگ، و بکسر «کاف‏» ، به معنى بزرگان و جمع کبیر است.و بضم‏کاف به معنى بزرگ.

25. فاتحة الکتاب، (سوره 1)، آیه 4.

برگرفته شده از کتاب معراج السعاده – فصل دروغ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد