مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

گزیده ای از زندگانی امام دهم

امام دهم، حضرت على بن محمد الهادى- (ع)- بنا به قول مشهور در تاریخ پانزدهم ذیحجه سال 212 هجرى در حوالى مدینه متولد شدند. نام امام دهم ،"على" و کنیه آن حضرت "ابوالحسن ثالث" است ("ابوالحسن ماضى" نیز گفته شده است). مشهورترین القاب ایشان "هادى" و "نقى" است. از آنجا که ایشان و فرزندشان امام حسن عسکرى- (ع)- در محلهاى از سامرا به نام "عسکر" (یعنى لشکر و سپاه) سکونت داشتند (و در حقیقت تحت نظر بودند)، به آن دو بزرگوار لقب "عسکرى" نیز داده بودند.

"ستمگران و گردنکشان بر قله کوهها منزل گزیدند تا در امان باشند، ولى قله کوهها براى آنان سودى نداشت و پس از آن عزت و شوکت، از آن کوهها و پناهگاهاى مرتفع به پایین کشیده شدند و در گورها جاى گرفتند. چه بد منزلگاهى است آن حفره ها که در آن قرار گرفتند! پس از دفن شدن آنها، منادیى با فریاد بلند ندا داد: کجاست آن دستبندهاى زینتى و آن تاجها و لباسهاى فاخر؟ کجا هستند آن صورتهایى که در ناز و نعمت مىزیستند و در مقابل آنها پرده هاى نازک مى آویختند؟ قبور آنان بروشنى پاسخ این سؤالات را آشکار کرد: اکنون کرمها بر آن صورتها مىلولند. مدت زمان مدیدى بود که مىخوردند و مىنوشیدند و امروز پس از آن خوردنهاى بسیار، خودشان خوراک کرمها شده اند."

گزیده ای از زندگانی امام دهم

امام دهم، حضرت على بن محمد الهادى- (ع)- بنا به قول مشهور در تاریخ پانزدهم ذیحجه سال 212 هجرى در حوالى مدینه متولد شدند. بعضى ولادت آن حضرت را دوم و بعضى پنجم ماه رجب دانسته اند. مادر گرامى آن حضرت، "سمانه مغربیه" نام داشت که از زنان فاضله عصر خود بود و بسیار روزه مستحبى مى گرفت. امام هادى در وصف مادر گرامى خویش فرمودند: "مادرم آشنا به حق من و از اهل بهشت است. شیطان به او نزدیک نمى شود و آزار ستمگران به او نمى رسد و خداوند حافظ او است...."

نام امام دهم ،"على" و کنیه آن حضرت "ابوالحسن ثالث" است ("ابوالحسن ماضى" نیز گفته شده است). مشهورترین القاب ایشان "هادى" و "نقى" است. از آنجا که ایشان و فرزندشان امام حسن عسکرى- (ع)- در محلهاى از سامرا به نام "عسکر" (یعنى لشکر و سپاه) سکونت داشتند (و در حقیقت تحت نظر بودند)، به آن دو بزرگوار لقب "عسکرى" نیز داده بودند.

بنا به برخى نقلها، جمعى نزد متوکل،(دهمین و سفاکترین خلیفه عباسى) بدگویى کردند و گفتند که آن حضرت در منزل خود، اسلحه زیادى مخفى نموده و قصد قیام دارد و از شیعیانش در قم نیز نامههاى فراوانى دریافت مىکند. به منظور تحقیق درباره این مسأله، گروهى به دستور متوکل شبانه به خانه حضرت هجوم آوردند و خانه را بازرسى کردند، ولى سلاح و نامهاى نیافتند و مشاهده کردند که آن حضرت در حالى که جامه پشمین بر تن دارد و روى زمینى که پوشیده از شن ریز و ریگ است، نشسته و مشغول تلاوت قرآن است. ایشان را با همان حالت نزد متوکل بردند. او در مجلس شراب بود که امام بر وى وارد شدند. متوکل با گستاخى تمام از امام تقاضاى شرب خمر کرد. آن حضرت فرمودند: "به خدا قسم هرگز شراب داخل گوشت و خون من نشده است، این تقاضا را از من نکن!" متوکل عرض کرد: "پس براى ما شعر بخوانید!" امام هادى (ع) فرمودند: " براى من شعر زیادى نقل نشده است." و بدین وسیله، خواستند تقاضاى او را رد کنند، ولى با اصرار وى مواجه شدند و سرانجام اشعارى عبرت آموز و مشتمل بر پند و اندرز خواندند که محفل عیش و نوش را به مجلس گریه تبدیل کرد. ترجمه اشعار چنین است: "ستمگران و گردنکشان بر قله کوهها منزل گزیدند تا در امان باشند، ولى قله کوهها براى آنان سودى نداشت و پس از آن عزت و شوکت، از آن کوهها و پناهگاهاى مرتفع به پایین کشیده شدند و در گورها جاى گرفتند. چه بد منزلگاهى است آن حفره ها که در آن قرار گرفتند! پس از دفن شدن آنها، منادیى با فریاد بلند ندا داد: کجاست آن دستبندهاى زینتى و آن تاجها و لباسهاى فاخر؟ کجا هستند آن صورتهایى که در ناز و نعمت مىزیستند و در مقابل آنها پرده هاى نازک مى آویختند؟ قبور آنان بروشنى پاسخ این سؤالات را آشکار کرد: اکنون کرمها بر آن صورتها مىلولند. مدت زمان مدیدى بود که مىخوردند و مىنوشیدند و امروز پس از آن خوردنهاى بسیار، خودشان خوراک کرمها شده اند."

متوکل و حاضرین بشدت گریستند. مجلس شراب بهم خورد و امام هادى (ع) را با احترام به منزل بازگرداندند.

با آنکه متوکل بارها درصدد بود تا به بهانه قیام مسلحانه امام دهم را از میان بردارد، ولى هیچ گاه به این بهانه دست نیافت. با این حال، نتوانست حیات شریف آن حضرت را که مانع خودکامگىهاى او به عنوان محور تفکر اسلامى بود و همچون مرکزى که شیعیان بر گرد آن پروانه وار مى چرخیدند، تحمل کند، لذا ایشان را بنا به روایتى، در تاریخ سوم رجب سال 254 هجرى به شهادت رساند.

امام دهم در حالى که هشت سال و پنج ماه از عمر شریفشان مى گذشت، به مقام امامت نایل شدند و پس از سى وسه سال به شهادت رسیدند و در سامرا دفن شدند. (صلوات الله و سلامه علیه و على آبائه و أبنائه الطاهرین) .

از فرمایشات گهربار آن حضرت است که فرمودند: "الحکمة لا تنجع فى الطبائع الفاسدة: حکمت در نهاد فاسد تاثیر نمى کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد