مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

دود دل

 اى که بر مرکب تازنده سوارى هشدار

که خر خارکش غم زده در آب و گل است

آتش از خانه همسایه درویش مخواه

کانچه از روزن او مى گذرد دود دل است

نظرات 1 + ارسال نظر
شاپرک 1388,09,17 ساعت 09:05 ق.ظ http://shaparak49.blogsky.com/

سلام و عرض ادب به دوست گرامی خودم..

با دل سودایی سر گشته ام

من به دنبال خدا می گشته ام

در زمین،در آسمان،در کهکشان

لیک او نزدیک تر از جسم و جان

او به هر فصلی خودش را می نمود

او به دست خود افق را می گشود

او به ما از نور خود تابیده است

عطر خود را بین ما پاشیده است

او بهار آورد بعد از فصل سرد

او نشاط آورد بعد از رنج و درد

سبزه و گل را به ما تقدیم کرد

عشق را در بین ما تقسیم کرد

در خلوص و خلوت پنهانی ام

من پر از موسیقی روحانی ام

ای خدای لحظه های دلپذیر

شادی این لحظه را از ما مگیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد