مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

تفسیر عرفانی اسماء الحسنی

مقدمه
نزد حکیمان و عارفان، پس از مبحث «وجود» مقوله‏اى شگرف‏تر و گسترده‏تر از مبحث «اسماء الله‏» صورت نبسته است؛ چه، با شناخت اسماى الهى، آشنایى با صفات و افعال حق تعالى براى ما ممکن مى‏گردد، و نیز به گفته اهل معرفت، شهود حضرتش میسور مى‏شود.
سرچشمه صافى و گواراى این بحث - که اندیشوران از پگاه تمدن اسلامى پیرامون آن نیکو قلم زده‏اند - قرآن عزیز است، که فروفرستنده‏اش، در آن خویش را با نامهاى گونه‏گون خوانده است و همو فرموده: «براى خداى نامهاى نیک است، پس وى را بدان نامها بخوانید». (اعراف/18)
گذشته از کلام خداى حمید در قرآن مجید، پیشوایان دین در نیایش‏ها و گفته‏هاى خویش از اسماء الله فراوان یاد کرده‏اند; بویژه در احادیث نبوى، شکوه و جلال نامهاى حضرت حق، سخت مورد تاکید است. در کلامى مشهور که محدثان خاصه و عامه از پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم نقل کرده‏اندازصد نام بارى تعالى سخن رفته که حفظ وذکر آنها تواند مایه رستگارى و استوارى ایمان پارسایان باشد. (1)

بارى مبحث اسماء حسناى الهى محل درنگ، مو شکافى و ژرف نگرى بسیارى از اندیشوران، اعم از حکیمان، متکلمان، عارفان و جز آنان شده، و به تالیف رساله‏ها و کتابهاى کوتاه و بلند در این زمینه منجر گردیده است.

ابى بکر محمد، معروف به ابن عربى، به گردآورى و شمارش اسمایى که در جاى جاى قرآن آمده‏اند، دست‏یازیده و مشخص نموده که در هر سوره چند اسم حضرت بارى ذکر شده است. امام فخر رازى شرحى به مذاق متکلمان بر اسماء حسنى نگاشته که به «لوامع البینات‏» شهره است. از حکیم الهى، حاج ملا هادى سبزوارى نیز کتابى گرانسنگ در این زمینه به یادگار مانده، که در حقیقت‏شرح دعاى جوشن کبیر است. (2)

در میان فراوان نوشته‏هایى که نامهاى الهى را کاویده‏اند آثار اهل معرفت را صفایى دیگر است; نگاشته‏هاى آنان از نکته‏هاى معرفت آموز، آکنده و از لطایف دل‏انگیز انباشته است. اینان نه تنها رموز علمى اسماء حسناى الهى را بررسى کرده، و در شرح اسماء ذاتى و ثبوتى، توقیفى و قیاسى سخنهاى در خور تامل گفته‏اند، بلکه از نامهاى خداى سبحان در آداب عملى و سیر و سلوک روزمره تربیت‏شوندگان نیز بهره برده‏اند.

حکیم محمد لاهیجى در «مفاتیح الاعجاز»، در حالات ابوسعید ابى الخیر گوید:
«چون مرید را تلقین کردى، نزد خود مى‏نشاند و اسماء الله بر او مى‏خواند و نگاه به مرید مى‏کرد تا به کدام اسمى در او تغییر پیدا مى‏شود. از هر اسم که در او تغییر پیدا مى‏شد، مى‏فرمود که به آن اسم ذکر بگو; تا زمانى که کار مرید به آن اسم تمام مى‏شد، باز او را مى‏نشاند و اسماء الله بر او مى‏خواند و باز از هر اسمى که تغییر در وى مى‏دید به آن ذکر مى‏فرمود؛...به این نوع تربیت مرید مى‏نمود تا کار او در فقر به اتمام مى‏رسید». (3)

1-اسم ابن ماجه، سنن، ج 2، ص 1269; بخارى. صحیح، ج 4، ص 276. مسلم، صحیح، ج 4،ص 2063. سیوطى. الجامع الصغیر، ج 1، ص 362. فخر رازى. لوامع البینات، 19.
2- براى دیدن فهرست 128 کتاب چاپ و خطى و مقاله در باره اسماء الحسنى ر.ک: معینى، محسن. آینه پژوهش، سال 6، ش 5 (مسلسل 35) آذر - دى 1374. صص 99-109.
3- لاهیجى، محمد. مفاتیح الاعجاز، ص 703.

رضا کاوش – بر گرفته شده از سایت مرکز اسلامی واشنگتن

نظرات 2 + ارسال نظر
مشتاق 1388,09,22 ساعت 02:28 ب.ظ http://koyeleili.blogfa.com/

یاعلی مدد
موفق باشید

رضا کاوش 1388,09,24 ساعت 01:57 ق.ظ http://www.castellon.blogsky.com

سلام علیکم
از اینکه مقاله بنده حقیر را در وبلاگ خود قرار دادیدتشکر می نمایم.
هم اکنون من در اسژانیا هستم و شما می تولنید مطالب حدیدم را در وبلاگم به آدرس castellon.blogsky,com مشاهده نمایید.
و من الله التوفق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد