بنده ام ! به من از من و سخن حق من ابلاغ کن و به زبان اهل جمع و فرق بگو، من گوینده کلام و تو اهل لفظى ، من رساننده و تو نگهدارنده یى ، از من بگو، من خطاب کننده از خود به خودم : آغاز مجهول سوره ها، براى اهل صورت متکى به عقل است ، ((آن ، از فضل خداست ، به کسى مى دهد که بخواهد)) (مائده / 54) کلا بیست و نه سوره و آن کمال صورت است :
(الم ) : بقره ، آل عمران ، عنکبوت ، روم ، لقمان ، سجده ، (المص ) : اعراف . (الر) : یونس ، هود، یوسف ، ابراهیم ، حجر. (المر) : رعد. (کهیعص ) : مریم . (طه ) : طه . (طسم ) : شعرا، قصص . (طس ) : نحل . (یس ) یس . (ص) ص . (حم ): غافر، فصلت ، شورى ، زخرف ، دخان ، جاثیه ، احقاف . (ق ) : ق . (ن ) : القلم ، ((ماه را در منزل هاى خود گرداندیم )) (یس / 39) .
(منازل قمر: شرطان ، بطین ، ثریا، دبران ، هقعه ، هنعه ، ذراع ، شهره ، طرفه ، جبهه ، زبره ، صدفه ، عوا، سماک الاعزل ، غفر، زبانى ، اکلیل ، قلب ، شوله ، نعایم ، بلده ، سعدبلع ، سعدالسعود، سعدالاجنیه ، فرع الاول (مقدم ) ، فرع الثانى (مؤ خر) ، و بطن الحوت (رشا) ) .
تمامى جهان را در آن سوره ها کامل کردم و میان خود و مخلوقات به آنچه امر و نهى بود روشن نمودم و فرق نهادم ((من خدایم و جز من خدایى نیست )) ، ((مرا بپرستید)) (انبیاء / 25) .
از مبادى سوره ها، برخى یک حرف (ق ، ص ، ن ) و بعضى دو حرف (طه ، یس ) و بعضى جمع و بیشتر از دو حرف است (الم ، المر، کهیعص ) ، ((اگر سپاس گزارید، هرآینه بر شما مى افزایم )) (ابراهیم 7) .
در برخى از آغاز سوره ها چیزى افزون شده که بى نیاز مى کند و از برخى کاسته رنج و تعب مى آورد، ((آیا ندیدند که ما به زمین مى پردازیم و از اطراف آن مى کاهیم )) (رعد41) .
بعضى از مبادى سوره ها در صورت مثل هم ، و برخى متخلف است ، چنان که برخى از آنها جدا از هم و برخى پیوسته است ، ((اگر خدا بخواهد)) خدا ((همه مردم را یک امت قرار مى دهد)) (هود / 118) .
بزرگترین حروف مقطعه ، پنج حرفى است ، از مقام آدم و حوا، در بهشت اقامت و پناهگاه امامت و اصف و موصوف ، باقى ماند ((بخورید از هر چه خواستید)) (اعراف / 19) .
جمع حروف مقطعه 78 حرف است ، حقایق آنها براى هر کس روشن شود، او مالک بالا و پست خواهد شد ((در زنجیرى که درازایش هفتاد ذرع است ، آن را بکشید)) (الحاقه / 32)
براى هریک از آنها جزء قسمت شده یى است ، آنچه را مفرد آوردم ، براى بقاى رسم ازل و آنچه تثبیه است براى وجود آن در حال و آنچه را جمع آوردم براى استمرار ابد است ، ((آسمان را بر شما ریزنده فرستاد)) نوح / 11) ، مفرد براى دریاى ازلى و تثنیه براى برزخ محمدى و جمع براى دریاى ابدى است .
بنده ام ! وجود این حروف بنابر بحث و احتیاط غایى ، به سه هزار و پانصد و سى و دو منحصر است و اول تفصیل از نوح تا درخشش یوح است ، آنگاه تا آخر ترکیبى که کلمه و روح در آن نازل مى شود، بعد عددى که آن را ضرب و جمع مى کنى و از آن طرحى ریخته و قرار مى دهد، تمام شریعت تا ویرانى طبیعت براى تو روشن مى شود و آن چیزى است که از ((نون و القلم )) (قلم / 1) ، تا آخر کتاب عزیز اکرم باقى مى ماند.
مبعوث شدن محمد صلى الله علیه و آله و سلم از سوره نجم به همه عرب و عجم است . برانگیختن فرستادگان از سوره بقره است و آنان را در فاتحه نصیبى نیست و آنان در سوره فاتحه تیرى به صواب پرتاب نمى کنند. سوره فاتحه ، مختص محمد صلى الله علیه و آله و سلم و در نسبت به همه رسولان گرامى است که در پاسخ : کى پیامبر بودى ؟ فرمود: ((من آن زمان که آدم میان آب و گل بود، نبى بودم )) (حدیث ) .
محمد صلى الله علیه و آله و سلم کلید انبیاء است و از سوره نجم تا آخر قرآن عظیم از آن اوست و میان سوره نجم و آخر کتاب در صلب مقامات تا زمان خودش تردد دارد.
پس بجاست که همه هستى براى او باشد و به جایگاهى برتر اختصاص یابد، ((جوامع الکلم به تو داده شد)) ، پس از نهادن و برداشتن ، چیزى براى تو نماند و آن در اوان نزول و فتح بود.
و آن نظیر مقدس از قرآن است که اقدس از پى آن مى آید، تقدیس قرآن به نازل شده در آن است ، براى تو به معانى آن اشاره کردم و جز دانایان ، آن معانى را نمى فهمند.
بنده ام ! فواتح و معانى سوره ها بابى است که وصف مى شود و کشف آن ممنوع است . اى انسان ! اعداد پرده چشم تو هستند، آنها سطرهاى نور سبز در پشت حجاب رحمانند و برکسى که مشیت حق بر اطلاع او بر آنها تعلق گرفته ، روشن مى شوند، تا آنچه را که به ودیعت نزد آنهاست به او دهند پس مجاهده کن که به موافقت و مساعدت متجلى شوى ، امید است که از این مشاهده ها لذت ببرى .
بنده ام ! پس از این حروف در جاى تفسیر و تجلى گاه تعبیر، براى ناقد بصیر و دارنده سر و اکسیر و کسى که از وجود به اندک و ممکن قناعت نمى کند، مبحثى را قرار دادم .
آیات بعد از حروف را، براى بینایان به دوبخش ، بخشى قسمت پذیر و بخش دیگر قسمت ناپذیر تقسیم کردم .
شگفتا! به ظاهریکه قسمت مى پذیرد و باطن آن قسمت پذیر نیست .
ظاهر، شمس در برج حمل و باطن ، هلال در برج اسد است .
در زیر پرده ظلمت هاست ، ببین
اگر آن پنهان باشد، این پیداست
عجبا که خداوند به آن دو قسم خورده استوالشمس و ضحیها و القمر اذا تلیها (شمس / 1)
به خورشید پناه بر و ماه را رها کن که
در فردیت مى تابد و معدوم مى شود
کفش هستى را از پاى بدر کن
علم من زوج است تا کلمات پیدا شود
و انقسام آن بر سه قسم و آن حقایق در موائد سه گانه موجود است .
و بخشى که برهان تقسیم نمى شود، سوره آل عمران است و قسمى که تقسیم مى شود موصوف است ، غیر از سوره آل عمران از سوره هاى با حروف مقطعه است و آن سه که تقسیم مى شود به بخش غیر مقسوم ، گوینده و شنونده و گفته است ، اى که از چرت غفلت در خوابى ! بیدار شو و آگاه باش .
سپس سوره هاى با حروف مقطعه ، به دوازده چشمه و شاخه تقسیم مى شود و آن ، کمال عالم روحانى و جسمانى براى کل عالم الهى است ؛ سیزدهم که تقسیم ناپذیر است در آن اسماء و جوامع کلم به تو آموخته مى شود.
برخى از مبادى سوره ها براى رفع شک و ریب در آن چیزى است که از غیب پدید آمده و آنها: بقره ، الم و سجده است .
برخى از آن سوره ها براى رفع حرج است از آنچه آمده و درج شده : اعراف ، طه و شعراست .
بعضى از آنها براى شناخت عنایت ازل ، اولیاء و انبیاء و رسولان است و آنها سوره هاى : یونس و مریم (علیه السلام ) است .
بخشى از آنها براى افتراق و اجتماع و آن سنگ که نمى شکند: هود، فصلت ، شورى ، دخان و مؤ من است .
قسمتى براى تاءکید بیان در معقولات و خبردادن از مفترقات آمده : یوسف ، زخرف ، قصص و روم است .
برخى از آنها به اعتبار ترکیب براى اهل نظر و ترکیب نازل شده : قاف و جاثیه است .
بخشى از آن سور براى محقق شدن هدایت در نبوت و ولایت آمده : ابراهیم ، نمل و لقمان است .
برخى براى محقق شدن نزول در ایمان به عهد غایب از عیان است : و آن رعد است .
قسمتى از آن سوره ها بر تاءکید توجیه و عصمت به سوگند در جایگاه تنزیه است : یس ، نون و ص است . برخى براى طلب دلیل در مقابله با دشمن سخت و ثقیل است : احقاف است .
برخى براى تاءکید بیان تهدید به وعید فرود آمده : حجر و عنکبوت است .برگرفته شده از کتاب "جهان در پناه یازده اسم اعظم" نوشته عارف نامدار ابن عربی(ره)
سلام جناب محمدی دوست بزرگوارم..
خیلی ممنون از محبتتون ..
عرض تسلیت دارم خدمتتون ..خدا دایی عزیز و گرانقدر تون رو بیامرزه و انشالله که در جوار رحمت و عنایت پروردگار به ارمش ابدی رسیده باشند ..و همنشین پیامبر و امامان و بزرگان باشند و مورد شفاعت ایشان..
انسانهای خوب چه قدر حضورشون برای ادم دلگرم کننده و پشتوانه ی محکمیه..و همچنان نبودنشون خلئی بزرگ و غیر قابل جبران ..
انشالله که خداوند به شما و خانواده ی محترمتون صبر و شکیبایی عنایت کنه .
..ایشون که تکلیفشون مشخصه ..! مورد لطف و عنایت خدا بوده و حتما در سرای باقی هم هستند ..خدا عاقبت مارو ختم به خیر کنه انشالله..
روزگار هم به کی ابراز لطف نداره ..؟؟ انشالله به زودی زود
رفع گرفتاری بشه ..سربلند و بهروز باشید♣
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی»
«ای نفس آرام و مطمئن برگرد به سوی پروردگارت در حالی که هم خدا از تو خشنود است و هم تو از خدا خشنود، پس داخل شو در میان بندگان خوب من و داخل شو در بهشت من».
سلام و عرض تسلیت مجدد.. متشکرم از حضورتون ..