چکیده:یکى از پیشفرضهاى پذیرش دین این است که برخى از نیازهاى بنیادین آدمى جز با دینباورى برآورده نمىشود . امروزه کسان بسیارى با بهرهگیرى از دانشهاى جدید، نیازهاى اصیل انسانى را مىکاوند و به پاسخگویى این پرسش مىپردازند که «آیا مىتوان از چنین نیازى سخن گفت؟» نویسنده در این مقاله به برخى از نیازهاى روانى آدمى اشاره کرده و براى تبیین پاسخگویى دین به این نیازها از سخنان امام على علیه السلام بهره فراوان برده است .
یکى از ابعاد دین پژوهى که خداناگرایان بیش از خداباوران به آن توجه نمودهاند، پاسخگویى دین به نیازهاى روانى انسان است . ملحدان، با این پیش فرض که خدا و معارف و حیانى سرابى بیش نیست، به جست و جو درباره منشا پیدایش ادیان پرداخته و ترس و نادانى، عقدههاى روانى و عواملى از این دست را خاستگاه اعتقاد به موجودات فراطبیعى دانستهاند .
در واقع، این دین ستیزان نیمى از راه را درست پیموده و به حق، روح و روان آدمى را در پیوندى تنگاتنگ با دین و مذهب یافتهاند; اما در ریشه یابى آن به خطا رفته و بر عواملى نادرست انگشت نهادهاند . دین وحیانى - بدان سبب که با فطرت انسان هماهنگ است - افزون بر سعادت اخروى، آرامش دنیوى را نیز تامین مىکند و نیازهاى اصیل روانى را به نیکوترین صورت برآورده مىسازد .