مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

مشق عاشقی

اى که عاشق نئى ، حرامت باد * زندگانى که مى دهى بر باد

کلید نجات

کلید نجات

مردى خدمت حضرت رسول (ص ) آمد و عرض کرد مرا راهنمائى کن به نافعترین کارها حضرت فرمود: اصدق و لا تکذب و اذنب من المعاصى ما شئت راستگوئى را پیشه کن و از دروغ بپرهیز هر گناه دیگرى مى خواهى انجام ده ، از این سخن مرد در شگفت شد و فرمایش ‍ آنجناب را پذیرفته و مرخص گردید. با خود گفت پیغمبر(ص ) مرا از غیر دروغگوئى نهى نکرده پس اکنون بخانه فلان زن زیبا مى روم و با او زنا مى کنم همینکه بطرف خانه او رفت فکر کرد اگر این عمل را انجام دهد و کسى از او بپرسد از کجا میآئى نمى توانم دروغ بگوید و بر فرض راست گفتن به کیفر شدید و بدبختى بزرگى مبتلا مى شود. لذا منصرف شد. باز فکر کرد گناه دیگرى انجام دهد همین اندیشه و خیال را نمود در نتیجه از همه گناهان بواسطه ترک و دروغ دورى جست .

انوار نعمانیه ، ص 274

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد